انجوی نژاد. رهپویان وصال شیراز
⚫️ با کمال تاسف : برادر گرافیست متعهد مون سید محمد ساجدی و همسر گرامیشون منیره علیشاهی - از کادر کان
😔 دلنوشته ای از دوست و همکار مرحومه منیره علیشاهی، همسر مرحوم محمد ساجدی : 🍀ا🍀 منیره(صدیقه)خانوم کار جهادیش بیست و چهارساعته بود.سیصدوشصت و پنج روز سال. اولها خودشم با آقاسیدمحمد میرفت جهادی.بعدشم که پنج‌تا دسته‌گل به دنیاآورد و خواست براشون مادری کنه، بازم پابه‌پای آقاسیدمحمدساجدی، اصلن تو بگو حتی جلوتر میرفت و میرفت. ▪️با اینکه با یک اشاره بابای آقاسیدمحمد، یعنی بابابزرگ بچه‌ها، میتونستن بچه‌ها رو در بزرگترین و بهترین و مجهزترین مدرسه قم که سه تا سالن اکران و یک سالن سرپوشیده و یک زمین چمن مصنوعی و یک استخر مجهز داره ثبت‌نام کنند ولی با آقاسیدمحمد همدل بود که بچه‌های ما باید توو مدرسه دولتی درس بخونند کنار بقیه بچه‌ها.انگار منیره خانوم با خودش فکر کرده بوده که سالی یکبار جهادی رفتن و همنشین مستضعفین شدن کَمه، باید تمام زندگی،جهادی باشه. ▪️منیره خانوم خودش برای بچه‌هاش لباس میدوخت،خوب و قشنگ و ساده هم میدوخت. منیره خانوم اون سه ماهی که آقاسیدمحمد داشت برای یکی از اقوام خونه میساخت، سه ماه هفت صبح تا گاهی یکِ نصف شب -که چه خونه باصفایی هم ساخت-سه ماهی که قربتا‌الی‌الله کار کرد و حق‌الزحمه‌ای نگرفت.هیچ اعتراضی نکرد.بعضیا تعجب کردن ولی اگه اونا هم میدونستن که منیره خانوم اصلن وقت نداشت که اعتراض کنه چون خودش مثل همیشه در حال جمع کردن پول از اینور انور بود تا دم عید بده دست آقاسیدمحمد تا ببره جهادی برای محرومین، اونوقت اونا هم تعجب نمیکردن. ▪️منیره خانوم خیلی دقیق بود.حواسش به همه چی بود.به مدرسه دخترا گفته بود تا مثلن صدتا ساندویچ نون و پنیر بچه‌های مدرسه با من، چون فهمیده بود بعضی بچه‌های مدرسه،به‌خاطر دست‌تنگی،مشکل تغذیه دارند.منیره خانوم فقط مامان فاطمه و زینب و مریم و رقیه و محمدحسن نبود، مامان کل بچه‌های مدرسه بود.ساندویچ‌ها رو هم به بهانه‌های مختلف به بچه‌ها میرسوند تا عزت‌نفس‌شون حفظ بشه. منیره خانوم اون سالی که نتونسته بود از خیرین به قدر کافی پول جمع کنه، پول قرض کرده بود داده بود آقاسیدمحمد تا سید دست خالی نره جهادی. ▪️منیره خانوم قبل از همین سفر آخر برای پیاده روی اربعین، مدام پیگیر و نگران بود که برای چندتا دخترای مدرسه کفش بخره بعد بره سفر. منیره خانوم فقط هدیه نمیداد که داده باشه.الان دیگه خیلی‌ها اهدا میکنن یا کارت به کارت یا...ولی منیره خانوم جهادی زندگی میکرد و جهادی هدیه میداد.منیره خانوم خودش میرفت کفشها رو پای بچه‌ها میکرد و اگه اندازه نبود میبرد عوض میکرد و دوباره فرداش برمیگشت. منیره خانوم دستپخت خوبی هم داشت. منیره خانوم دلی از دریا داشت. منیره خانوم،خانوم بود... . صلواتی بدرقه راه منیره خانوم، آقاسیدمحمد و سه دخترشان کنید. https://eitaa.com/rahpouyan