هر دفعه كه براى بازجويي مى رفتم ناگزير اين مسير دايره وار را طى مى كردم.در طول راه،بارها شاهد رفتار گستاخانه و خشن بازجوها نسبت به زنداني ها بودم.هنوز بعد از گذشت سالها از آن زمان،قيافه دردمند آن پسر جوان را كه از مچ پا به ميله هاي دايره آويزان كرده بودند و بازجو با مشت به شكم او مي زد، در خاطرم هست.درد امانش را بريده بود.در اين مسير رفت و برگشت بارها اين صحنه تلخ را ديدم...| . 📚كتاب آن روزهاى نامهربان فصل خاطرات سركار خانم زهرا رحيمى، نشر موزه عبرت ايران @rahro313