🔆
چرا تشکیل حکومت؟! (۸)
🔅
حاکم از نظر اسلام ۱
🌀
منصب حکومت در زمان غیبت
در زمان غيبت كه مورد بحث ما است، اين مقام بر علما و فقهاى امّت اسلام كه واجد شرايط باشند قرارداده شده است، و بر اين معنى روايات زيادى دلالت دارد و در اينجا ما به چند نمونه از آنها اشاره مى نماييم:
🔻
جملاتى از نهج البلاغه
1.حضرت امير (عليه السلام) در خطبه شقشقيه كه پس از اندى حكومت ايراد فرمود چنين مى فرمايند: أما والذى فلق الْحبّة و برء النسمه لولا حضور الْحاضر و قيام الْحجة بوجود الناصر و ما أخذ الله على الْعلماء أن لايقارّوا على كِظّة ظالم و لاسَغَب مظلوم لالْقَيت حبلها على غاربها و لسقيت آخرها بكأس أولها و لالقيتم دنياكم هذه أزهد عندى من عفطة عنز;
سوگند به آن كسى كه بذر را بشكافت و جان را آفريد، اگر حضور يافتن بيعت كنندگان نبود و حجت بر لزوم تصدّى من به وجود نيروى مددكار تمام نشده بود و اگر نبود كه خداى تعالى از علما، تعهد و پيمان گرفته كه بر پُرخورى و غارت گرى ستمگران و گرسنگى جانكاه و محروميت ستمديدگان خاموش نمانند زمام حكومت را رها مى ساختم و از پى آن نمى گشتم و مى ديديد كه دنيا و مقامات دنيوى و رياست آن در نظر من از آب عطسه بُزى ناچيزتر است.(
اینجا)
🔹مورد استشهاد ما جمله دوم است كه امام مى فرمايد، علت قبول زعامت
پيمانى است كه خدا از علما گرفته كه در مقابل ظلم ستمكاران ساكت ننشينند، همان نحوى كه خود امام (عليه السلام) بدون تصدى مقام حكومت عمل به اين۸ واجب را غيرممكن مى داند و لذا براى عمل به آن قبول زعامت نموده است. در زمان غيبت هم چون اين واجب همچنان در وجوب خود باقى است و ما نمى توانيم ساكت بنشينيم و ببينيم عده اى ستمكار مزدور و عامل بيگانه به كمک اربابان خود و با زور سرنيزه اموال ملت و دسترنج مليونها مسلمان و ثروت عمومى را به يغما مى برند و صرف عياشى و هرزگى خود و نزديكانشان مى نمايند و نمى گذارند ملت از حداقل نعمتها استفاده كنند، بلكه بر ما فرض است كه به اين وضع ظالمانه خاتمه دهيم و در راه سعادت انسانها هر نوع حكومت ظالمانه اى را سرنگون كنيم. و معلوم است اين عمل بدون تشكيل حكومت حق و عدالت امكان ندارد، پس مسلماً شخص يا صنفى را خداى تعالى براى تصدّى اين كار تعيين نموده و از روايات بسيارى استفاده مى شود آنها علما و فقهاى اسلامند.
#تشکیل_حکومت
🆔️@rahrohagigat
💠
حقجو و حق طلب باشیم💠