11.95M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🎞 قصه بندگی ٢٠| زنگ حساب 💠مناسب: کتاب و دفترش📚 رو با عجله جمع کرد و به سمت در کلاس رفت. گفتم: کجا؟ گفت: میرم خونه.🏠 متعجب گفتم: پس کلاس ریاضی 📐📏 چی میشه؟ گفت: نمیتونم بمونم. هیچی نخوندم. 😓 دستشو گرفتم و گفتم: بیا هنوز یک ربع وقت داریم. هرچقدر بتونم بهت یاد میدم. با استرس نشست. گفت: اخه توی یه ربع چی یاد میگیرم؟ 😢 گفتم: عجب... منو یاد قضیه زنگ حساب انداختی. هرچقدر بتونم الان بهت یاد میدم. هرچقدر هم موند، بعدا جبران کن ولی هیچوقت از زنگ حساب فرار نکن‼️ چون بلاخره پایان سال، توی امتحان باهاش مواجه میشی. آروم‌تر شد. گفت: قضیه زنگ حساب چیه؟ لبخند زدم و کتاب ریاضی رو باز کردم. 📖 گفتم: باشه بعد تمرین بهت میگم.😉 🆔 کانال ره توشه https://eitaa.com/joinchat/85983330C7210d6f841