🔸گفتگوی رهیافتگان با همدانشگاهی ادواردو آنیلی در پرینستون
🔹با ادواردو در سال ۱۹۷۶ در نیوجرسى آشنا شدم. از قضاى روزگار ماشینم فیات بود. آن روز توى بانک منتظر نقد کردن چکى بودم که مادرم از کالیفورنیا برایم ارسال کرده بود. ماشینم توى تعمیرگاه فیات بود و پول را براى پرداختن به تعمیرکار لازم داشتم .. اما متصدى بانک نیوجرسى حاضر نمی شد چک را نقد کند. مى گفت باید منتظر استعلام حساب بمانم به او گفتم مادر من یک قاضى است آیا فکر مى کنید ممکن است چک بى محل برایم بفرستد؟ من این پول را اکنون لازم دارم تا ماشینم را از تعمیرگاه فیات تحویل بگیرم. ادواردو توى صف بانک پشت سر من بود. بحث من و بانکدار را شنیده بود و اینکه مادرم قاضى بود و ماشینم فیات… نزدیکتر آمد و به متصدى بانک گفت که چک را ضمانت میکند. متصدى بانک معترض شد که آقاى آنیلی ما این خانم را نمی شناسیم و شاید این چک بى محل باشد و…. اما او باز با قاطعیت باز تکرار کرد که چکم را ضمانت میکند. تشکر کردم و شماره تلفنم را به او دادم تا اگر مشکلى پیش آمد با من تماس بگیرد. چند روز بعد ادواردو تماس گرفت و اینگونه بود که ما با هم آشنا شدیم...
🔸متن کامل این مصاحبه در سایت
#رهیافته
https://rahyafteha.ir/55680/
🌐
@rahyafte_com