سلام علیکم؛ این روزها حرف زدن از نقش خائنانه ی فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس (محسن رضایی) و بلندپایه ترین مقام سیاسی کشور (هاشمی رفسنجانی) در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ تکراری و کسالت بار به نظر می رسد؛ سوال: اگر حزب اللهی ها و انقلابی های آنروز، کسانی که اهل جنگ و جبهه و جهاد بودند، بصیرتی را داشتند که همچین خیانتی را می فهمیدند و رسوا می کردند و مانع توقف جنگ به پیشگامی این فرمانده لشکرها و مقامات بلندپایه سیاسی می شدند؛ دیگر شیطان می توانست با سالهای سازندگی و بعد اصلاحات، اراده های ملت ما را سست کند و ما را دچار دنیازدگی و روزمرگی و غفلت کند؟ ای چه بسا همین آگاهی که امروز داریم، آن موقع داشتیم که لزوماً فرمانده کل سپاه مقدس نیست، لزوما هاشمی رفسنجانی معصوم و بی عیب نیست... آنوقت اوضاع طور دیگری پیش می رفت و دهها سال خون دل خوردن ما در کنج ندبه ها و تنهایی هایمان و دیدن فراموشی مردمی که صبح تا شب در کوچه و بازار می دوند برای تفاخر و تکاثر دیگر نبود! ای چه بسا خودمان اینقدر آلوده دنیا نمی شدیم! گذشت... اما امروز چی؟ امروز که از در و دیوار نشانه های خیانت سرداران بلند پابه ی سپاه می ریزد... ما باز هم باید با همان خطای معصوم پنداری اینها به عمق تاریک دهها و صدها سال غربت مجدد اسلام برویم و باز هر جمعه نا امیدانه در کنج غربت زار بزنیم «این سفینه النجاة...» بس نیست؟ حماقت تا کی؟ آدم پرستی چقدر؟ ✍رجل یسعی https://eitaa.com/rajolonyasaa