🌷 🌱 با سلام خدمت فاطمه جون و اعضای کانال خوبتون ازتون خاهش میکنم این پیام منو بزارید تو گروه تا دوستان راهنماییم کنن. اجرتون با امیرالمومنین🙏🏻🙏🏻🙏🏻 خانمی هستم که ۲۱ ساله ازدواج کردم ، دوتا بچه دارم ی دختر دانشجو و ی پسر کلاس پنجم با یه شوهر ک از وقتی ک ازدواج کردیم کتک خوردمو خیانت دیدم هم از ترس پدرم ک مبادا بفهمه و دعوا بشه و هم از ترس جدایی و هم بخاطر دخترم ریختم تو دلم . ب خاطر مسائلی ک همش بهانه های الکی از طرف شوهرم بود عروسی برادرم اجازه نداد برم و این شد یه کینه تو دل خانوادم و از اون ب بعد چندین بار ب خانوادم بی احترامی کرد و با اونها دعوا میکرد بعد از مدتی خانوادم هم ب خاطر منو دخترم گذشت میکردن و دوباره اشتی میشد و رفت و امد میکردیم . سه تا زنداداش دارم ک بچه‌ی روستا هستن و خدااایی پاکدامنن و ب منو خواهرام و بچه هامون و شوهرامون حسابی احترام میزارن ،اینم بگم ک برادرم تو خونه‌ی پدری زندگی میکنن. تیر ماه امسال بعد کنکور دخترم رفتیم شهرستان سر بزنیم مثل همیشه زنداداش ها ،احترامو عزت و بگو بخند داشتند. این شوهر خیر ندیده من ب زنداداش بزرگم نظر داشته و ی حرفایی بهش زده ک من ارزو دارم تو زن من بشی و از این چرت و پرت ها .زنداداشم بغض میکنه و نمیتونه همون لحظه حرفی بزنه و ب فردای اون روز ماجرارو ب پدرم میگه. پدرم خیلی ناراحت میشه تا وقتی ک ما اونجا بودیم اصلا ب روی شوهرم نیاورد حالا به چ دلیل خدا داند. انقد ک پدرم حالش بد بود صورتش از ناراحتی سیاه سیاه شده بود و ب ما میگفت مریضم. تا اینک ما اومدیم خونه خودمون و شوهرم ب زنداداشم پیام میده،اونم ب پدرم نشون میده دیگ پدرم زنگ زد ب منو جریانو گفت، و گفت دیگ شوهرت حق نداره پاشو تو خونه و خانواده من بزاره و من هم با شوهرم دعوا کردم شوهرم گفت ب من چشمک زده و منم خوشم اومده اینجوری گفتم البته اینم بگم ک زنداداشم موقع شوخی و خنده چشمک میزنه ک ما هممون میدونیم واقعا نظر بدی نداره . باز من ب خاطر بچه هام و و ابروی دخترم و خانوادم نرفتم .حالا از این جریان پدرم و مادرم ب خاطر اینک خونی ریخته نشه ب برادرام چیزی نگفتن. برادرام هم سراغ مارو از پدرو مادرم میگیرن ک چرا دیگ نمیان سر بزنن و ب منم زنگ میزنن ک چرا نمیایید سربزنید ،میترسم برادرام ماجرارو بفهمن و دعوا و خونریزی بشه ،بلاخره تا کی نمیفهمن. نمیدونم منظورمو خوب رسوندم یا ن،خاهرای عزیز ازتون میخام هرکی میتونه ی راه حلی جلوم بزاره ،ی دعایی ی ذکری ک این مشکل ب خوبی و خوشی تموم بشه. تو گرفتاری بدی گیر کردم، من تو زندگیم خیییییلی سختی کشیدم ،دعا کنید برام نجات پیدا کنم انشالله🤲🏻 اجرتون با مادر سادات🙏🏻