[ دو‌خط‌روضهـ ] همچین که شمشیر رو به فرق آقا زدند، صدای آقا بلند شد: " فُزتُ و رَّبِ الکَعبه " یه‌معنای ظاهری‌ش اینه‌که « به خدای کعبه رستگار شدم... » اما خودمونی‌ش این میشه. یعنی ”دیگه از این‌دنیا راحت شدم ..“ آخه، این زخمی‌که به سرِعلی‌ع خورده که زخم نیست، تو جنگ‌های زیادی امیرالمومنین نود زخم خورده. همین‌جایی که 'ابن ملجم'(لعنت‌الله‌علیه) زده، تو جنگ‌خندق همین‌جا شکافته‌شده‌بود.. اما میدونی کدوم داغه که جگرِعلی رو می‌سوزونه؟ داغ این یه ضربه‌ست... "یادم‌ نمی‌رود که همه داد می‌زدند طوری لگد بزن که علی بی‌پسر شود" این زخمه که به جگر علیه. و اِلّا این زخمی‌که علی‌ع خورد،‌ زخم نیست... زخم اینه؛ آدم زنش بین نامحرم‌ها باشه، دورش حلقه بزنن .. علیِ خیبرشکن، دستاش‌و ببندن، جلو چشماش زنش‌رو بزنن .. - قاتل‌ت گفت که دشمن‌شکن‌ش را کشتیم خوب‌شد پای‌علی سینه‌زن‌ش را کشتیم نه‌فقط فاطمه، با او حسن‌ش را کشتیم می‌زند دااد به‌لبخند : زن‌ش را کشتیم .. 🥀| @ranyaa_313