هدایت شده از هفته نامه ۹ دی
🔰طنز تلخ حمایت اصلاح‌طلبان از مرجعیت! / بخش دوم درباره شکست پروژه مرجعیت‌سازی غربگراها برای ایده ناکام استکبارستیزی‌زدایی از انقلاب ✍🏻حسین نقی 🔹نظرات آیت‌الله صافی درباره موسیقی و حجاب را هم بگویید! چهارم؛ مرجعیت و دین برای غربگراها فقط یک ابزار است؛ نه دغدغه ای نسبت به دین دارند و نه حرمتی برای مرجعیت قائلند. همین غربگراهای اصلاح طلب در نوشته‌هایشان نظرات حضرت آیت الله صافی گلپایگانی درباره حجاب زن (احتیاط بر وجوب پوشش وجه و کفین) و موسیقی (حرمت مطلق موسیقی) را بدون اینکه از ایشان نامی ببرند بیان‌میکنند و نماد تفکر طالبانی و داعشی معرفی میکنند. محقق داماد که مثلا باسواد و فیلسوف این جماعت است نوشته تفکرات آیت الله صافی نماد اعتدال است و استنادش هم به همان جمله ایشان در دیدار با قالیباف درباره تعامل با دنیاست؛ دم خروس ادعایش از همینجا معلوم می شود که منظورش از اعتدال همان سازش با استکبار است و می خواهد به زور آن را به یک مرجع تقلید منتسب کند و گرنه با تعریف این جماعت از اعتدال، آیا نظرات آیت الله صافی درباره موسیقی و حجاب، معتدلانه است؟ بسیاری از مراجع تقلید و شخص آیت الله صافی طی هشت سال گذشته از نگرانیهای خود در مورد معیشت مردم سخن گفتند؛ آن زمان این جماعت اصلاح طلب حامی دولت روحانی لال بودند که نگران دغدغه‌های مرجعیت نشدند؟ همان زمان که روزنامه محمد قوچانی اصلاح‌طلب در اوج بحران بنزین در آبان ۹۸ تیتر درشت می زد: «هزینه جراحی» و فاجعه خونبار دولت روحانی را توجیه می کرد، آیت الله صافی در کنار بقیه مراجع از این رفتار دولت به شدت انتقاد می کردند. 🔹اهانت به اسلام مذموم‌تر است! پنجم؛ اهانت به مرجعیت مذموم است؛ اما اهانت به اسلام مذموم‌تر! دروغ بستن به مرجعیت قبیح است اما دروغ بستن به اسلام اقبح! وقتی غربگراها و حسن روحانی نصوص محکم قرآنی و روایی در مورد استکبارستیزی را با تلفن زدن به اوباما و قهقهه با مستکبران و دست دادن با آنها به تمسخر می گرفتند؛ وقتی کربلای حسینی را با تحریف مضحک، مستند مذاکرات حقارت‌بار با آمریکاییها می کردند، وقتی همین اصلاح طلبانی که امروز مدعی دفاع از مرجعیت شده اند، عصمت پیامبر و معصومین، وحی بودن قرآن و بسیاری دیگر از مسلمات اسلام را با تحریف مورد اهانت و تمسخر قرار می دادند و امام حسین را مروج خشونت و دفاع مقدس را جنگ برادر کُشی میخواندند، محقق داماد و عباس عبدی و تاجزاده و ابطحی و حسن خمینی و مجمع مدرسین حوزه کجا بودند؟ بله درست حدس زدید؛ یا ساکت بودند یا حامی توهین‌کنندگان به دین خدا. 🔹دیکتاتوری مدعیان آزادی بیان و نقد! ششم؛ طنز تلخ دیگر داعیه‌داری آزادی نقد و «جامعه باز» از سوی اصلاح طلبان است. جماعتی که روزگاری جامعه را آنقدر «باز» می خواستند که می گفتند علیه خدا هم می شود تظاهرات راه انداخت و پشت تریبون مجلس فریاد می زدند که امام زمان را هم می توان استیضاح کرد؛ جماعتی که همین امروز علیه ولی فقیه به راحتی و صراحت تندترین نقدها را می نویسند و به او تهمت می زنند (کافی است صفحات تاجزاده و عبدی را در شبکه های اجتماعی نگاه کنید) و جماعتی که به دروغ مدعی هستند که جریان انقلابی با قداست زایی افراطی برای ولی فقیه جلوی هر گونه نقد او را بسته است، حالا انتقاد از موضع یک مرجع تقلید را برنتابیده و فشار رسانه ای سنگینی علیه جریان انقلابی به راه انداخته است. 🔹همین پروپاگاندای اصلاح‌طلبان اهانت به مرجعیت بود هفتم؛ اهانت واقعی به مرجعیت و توهین به آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، همین رفتار اصلاح طلبان در واکنش به نقد سخنان ایشان است. این اهانت به مرجعیت است که تلاش می کنند ماجرا به گونه ای روایت شود که ایشان را وارد بازیهای بچه گانه سیاسی خود کنند تا تصویری مقابل دولت و حتی مقابل رهبر انقلاب از این مرجع عالیقدر شیعه به نمایش بگذارند. نه شخصیت و نه سوابق آیت الله صافی و نه نوع مواجهه هوشمندانه جریان انقلاب این اجازه را به جریان غربگرا نخواهد داد که از این نمد برای خود کلاهی ببافند. 🔹دعوای طلبگی هشتم؛ مبنای روشی تحصیل علم در حوزه علمیه، نقد و مباحثه است. بسیاری از اوقات طلاب جوان در درس خارج مراجع، حتی با ادبیات تند و صریح مباحث استاد را به چالش می کشند و استاد هم گاهی با آرامش وگاهی او هم با ادبیات تند پاسخ می دهد. این روش که طی سالیان، منجر به توسعه فقه و رشد علمی طلاب وعلما شده آنقدر پذیرفته شده و مقبول است که اصطلاح «دعوای طلبگی» به یک ضرب المثل رایج تبدیل شده است و منظور این است که دو طرف بدون انگیزه های شخصی و غیر اخلاقی تنها بر سر مباحث علمی بحث و جدل می کنند وپس از آن دوباره به عالم رفاقت و دوستی باز می گردند. بنابراین عجیب آن است که جماعتی از روحانیون اصلاح طلب از نقد صریح طلبگی عصبانی و مدافع مرجعیت شده اند! 👈🏻ادامه در بخش اول و سوم یادداشت @noheday