🔸 و دیپلماسی معاصر در" تراز و عیار" تاریخ سیاسی ایران دکتر موسی نجفی در کانال خود نوشت: 🔹یکی از موضوعات حساس و اختلاف انگیز در جامعه ما و بخصوص در بین جناح های سیاسی بحث تقابل و رقابت "دیپلماسی مقاومتی " و "دیپلماسی تعاملی" می باشد. در تاریخ تحولات سیاسی ایران در ارتباط با قدرت های فرامنطقه ای سه سیاست مختلف قابل تحقیق است. امروز با نگاهی به آینه تاریخ میخواهیم به ارزیابی وضع موجود با عیار نوعی فرهنگ سیاسی در تاریخ تحولات ایران بنشینیم. ابتدا با این سه مفهوم آشنا شویم: 1️⃣ اول : سیاست موازنه منفی که سیاست نهضت ها و حرکت های بزرگ اسلامی و ملی اصیل است و ماحصل آن این است که به هیچ قدرت بزرگ بین المللی نباید متکی بود ؛ این سیاست را می‌توان در رجالی مثل عباس میرزا و امیرکبیر و سید حسن مدرس و میرزای شیرازی در تاریخ ایران مشاهده نمود و تکامل و تداوم آن را در نظریه امام خمینی و شعار" نه شرقی و نه غربی" در جمهوری اسلامی شاهد بود. البته بسط و تفصیل واقعی و عملی آن ، امروز در نظریات روابط بین الملل آیت الله خامنه ای قابل رویت است. 2️⃣ دوم: سیاست "موازنه مثبت" است که دقیقا عکس نظریه قبلی است و ماحصل آن امتیازدهی و یا باج دهی مساوی یا به نوبت به یکی از قدرت های جهانی است ۰ البته در نهایت این نظریه خفت‌بار به وابستگی و اتکا به یکی از قدرت های بزرگ جهانی منجر می گردیده است. 🔹در تاریخ ایران در مقطعی این قدرت، روسیه تزاری و یا روسیه کمونیست و در زمانی انگلستان بوده اند؛ به پیروان عملی سیاست طرفدار روسیه به اصطلاح " روس و فیل" و به طرفداران انگلیس ، انگلوفیل می گویند و از وابستگان تا طیف طرفداران به اجانب در آن قرار می گیرند. 🔹تفاوت سیاست موازنه منفی با سیاست موازنه مثبت تفاوت "خدمت با خیانت " میتواند ارزیابی شود؛ البته ادامه این سیاست به سلطه و نفوذ آمریکا در ایران منجر گردید و رجال عصر پهلوی عمدتا در این رده قرار می گیرند. 3️⃣ سوم: سیاست "نیروی سوم" است که معتقد است بایستی برای کم کردن نفوذ قدرتهای بزرگ از یک و یا چند قدرت بزرگ دیگر که مطمئن و منصف تر هستند استفاده نمود. البته سیاست نیروی سوم گاهی در ترکیب با دو سیاست قبلی هم می تواند دیده شود. 🔹ارزیابی و عیار میزان موفق بودن تاریخی این سیاست به عوامل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مختلف و کاردانی و زیرکی سیاستمداران پخته و تیزهوش و دیپلمات‌های فرهیخته و غیرتمند بستگی دارد. 🔹در تاریخ ایران زمانی آلمان و فرانسه و در دوره ای امریکای قبل از جنگ بین الملل و زمانی چین و یا برخی دولتهای بیطرف اروپایی به عنوان نیروی سوم مطرح بوده اند؛ و به نظر می رسد از دوره دکتر مصدق تاکنون این سیاست که نوعی استقلال نظر ولی بدون مقاومت خواهی دارد همواره مدنظر سیاستمداران بوده و هست. ♨️ با این سطوح و ملاکهای سه گانه گفته شده میتوان به نتایج و آینده و ارزیابی دقیق تر و یا هر قرارداد و معاهده بین المللی دیگر با نوعی شاخص داخلی و ملی پرداخت. 🔸در یک جمع بندی می توان اذعان نمود واقعیت و ذات انقلاب اسلامی نظریه "سیاست موازنه منفی" را تایید میکند همچنانکه شعار نه شرقی و نه غربی موید این نکته است؛ ولی به نظر می رسد در صحنه سیاست خارجی برخی مواقع در پاره ای مواضع بین المللی و دیپلماتیک نوعی سیاست ترکیبی از سه سیاست مذکور به منضه ظهور رسیده است! و لذا نوعی نقد جدی با شاخص های تاریخی و نظری بر دستگاه سیاست خارجی معاصر ایران وارد است. 🆔 @rasanewsagency