«اوليائي تحت قَبائي لا يعرفهم غيري» مثلاً علامه طباطبایی چقدر شناخته‌شده است؟ کسانی که او را می‌شناسند چقدر مقامات و مراتب و کمالات ایشان را درک کرده‌اند؟ کسانی که به دنبال شناخت ایشان رفتند، چقدر موفق شدند؟ خواسته‌ خدای تبارک‌وتعالی این است که اهل این امور پنهان بمانند. بعضی از بزرگان اهل معنا می‌گویند ما در تهران، به مجلس درس آشيخ محمد تقی آملی که از شاگردان مرحوم آقای قاضی بود می‌رفتيم و از محضر ایشان استفاده می‌کرديم. بعد ازمدتی ایشان به ما گفت ديگر پيش من نياييد؛ از اين به بعد کارتان از من گذشته است. ایشان فرمودند به قم و به محضر علامه طباطبايی بروید. ما علامه طباطبایی را نمی‌شناختيم. بعد از این‌که ایشان را پيدا کرديم، ديديم عمامه‌ سورمه‌ای (نه مشکی) به سر بسته و قبایی پوشیده که تا سر زانو است. (يعنی تيپ روستایی‌هایی که چيزی به سرشان می‌بندند؛ نه تيپ علمايی) ما ایشان را هر روز که از کنارمان رد می‌شد، می‌دیدیم؛ اما فکر نمی‌کرديم که ایشان اصلاً سواد داشته باشند؛ چه برسد به اين‌که کسی باشند و آشيخ محمد تقی آملی با آن مقامات و مراتب ما را به او ارجاع داده باشند. ✍برگرفته از کتاب 💐💐💐💐💐💐 @rasmevafa