روضه های خانگی زندهیاد حجت الاسلام حاج آقا یگانه مرقی.. محله بالا منزل مرحوم محمد خیرخواه.. جوانمردی و بخشش امام حسین (ع)
🍃 🌹 امام حسین بن علی (ع) در جود، بخشش، گشاده دستی، خوشرویی و مهربانی با همه مردم بویژه با بینوایان، تهیدستان و یتیمان جایگاهی رفیع داشته و در قله بخشش، گشاده دستی و مهرورزی قرار داشته است. درباره این اخلاق والا و صفت برجسته انسانی سالار شهیدان (ع) حکایتها و داستانهای فراوانی به طرق معتبر روایت شده است که در این فرصت کوتاه به چند نمونه اشاره میکنم صلواتی اهدا بفرمایید:
یک بار کنیزی که به امام حسین (ع) خدمت میکرد، گلی به آن حضرت (ع) تقدیم کرد. امام (ع) نیز که دریای جود، بخشش و کرم بوده و در برابر لطفی کوچک احسانی بزرگ را تقدیم میفرمود، به پاس این احترام و اکرام، آن کنیز را در راه خدا آزاد کرد.
برخی گفتند: او تنها به شما (ع) یک شاخه گل تقدیم کرد و شما در ازای آن، او را آزاد میکنید؟
امام پاسخ فرمود: مگر این آیه را نشنیدهای که خداوند میفرماید: «وَ إذا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأحسَنَ مِنهَا أو ردُّوها.» (: هنگامی که تحیت و شادباشی از دیگری مشاهده کردید، بهتر از آن تحیت گویید و یا همان را به او بازگردانید.) بهتر و نیکو تر از احسان او، آزادیاش بود.
نقل شده است: مرد عربی به شهر مدینه آمد و از مردم این شهر، سراغ کریمترین و بخشندهترین مرد آن شهر را گرفت. مردم شهر که از میزان بخشش، مهربانی و گشاده دستی امام حسین بن علی (ع) باخبر بودند، او را به سالار شهیدان (ع) رهنمون ساختند.
وی به جستوجوی امام حسین بن علی (ع) پرداخت تا اینکه وارد مسجد شد و مشاهده کرد امام (ع) مشغول نماز و راز و نیاز با معبود است. وی چند بیت شعر خواند و در آن اشعار، خواستههای خویش را مطرح ساخت و عرض حاجت و نیاز خویش را به امام حسین (ع) طرح کرد.
هنگامی که امام حسین بن علی (ع) از نماز و عبادت فراغت یافت، به قنبر فرمود: آیا از مال حجاز چیزی باقی مانده است؟
قنبر پاسخ داد: آری؛ چهار هزار دینار مانده است. امام (ع) فرمود: آن مال را حاضر کن که مردی سزاوارتر از ما اکنون حاضر گشته است.
امام حسین (ع) به خانه رفت و آن سکهها را که قنبر آماده کرده بود، به آن مرد عرب تقدیم فرمود. آن مرد ناشناس نیز پول را دریافت کرد و هنگامی که این همه بخشش و بزرگواری امام حسین (ع) را مشاهده کرد، بسیار گریست.
امام حسین (ع) فرمود: ای اعرابی، گویا بخشش ما را کم شمردی؟
وی عرض کرد: بر این میگریم که دستان با جود، کرم و بخشش شما چگونه در میان خاک پنهان میشود؟
در حکایت مشهور دیگری چنین میخوانیم: یکی از اعراب بادیه نشین نزد امام حسین بن علی (ع) آمد و خدمت امام (ع) عرض کرد: ای فرزند رسول خدا (ص)، ضامن دیهای کامل شدهام و از پرداخت آن ناتوانم. نزد خود گفتم: از بخشندهترین مردم تقاضا کنم؛ اما [هر چه جستوجو کردم] کریمتر و بخشندهتر از اهل بیت پیامبر (ص) نیافتم.
امام حسین (ع) در پاسخ این مرد حاجتمند فرمود: ای برادر عرب، از تو سه سوال می پرسم؛ اگر به یکی از آن پرسشها پاسخ گفتی، یک سوم مال [و بدهیات] را پرداخت میکنم. اگر به دو پرسش پاسخ گفتی دو سوم مال و اگر هر سه پرسش را پاسخ دادی، همه مال [و دیهای که ضامن شدهای] را به تو خواهم بخشید.
آن مرد عرب گفت: ای فرزند رسول خدا (ص)، آیا کسی مانند شما از فردی همچون من پرسش میکند؟ شما از اهل بیتِ علم، دانش و شرافت هستید؟
امام ابا عبدالله الحسین (ع) در پاسخ فرمود: آری؛ از جدم رسول خدا (ص) شنیدم که میفرمود: نیکی به اندازه دانش و معرفت است. (هر قدر میزان دانش و معرفت کسی افزایش یابد، استحقاق و لیاقتش برای دریافت احسان و نیکی نیز فزونی خواهد یافت.)
آن مرد عرب گفت: هر چه می خواهید بپرسید؛ اگر بدانم پاسخ میدهم و در غیر این صورت، از شما خواهم آموخت و قدرتی جز به اراده خداوند وجود ندارد.
امام حسین بن علی (ع) از آن مرد عرب پرسید: بهترین کردار چیست؟
مرد عرب بیابان نشین پاسخ داد: ایمان به خدا.
امام (ع) در ادامه فرمود: راه رهایی از نابودی چیست؟
آن مرد گفت: اعتماد و تکیه به خداوند.
امام حسین (ع) فرمود: آراستگی انسان به چیست؟
آن مرد پاسخ داد: علمی که همراهش بردباری باشد.
امام (ع) فرمود: اگر [این دو خصلت] نبود چه؟
آن مرد عرب پاسخ گفت: دارایی و ثروتی که با جوانمردی آمیخته شود.
امام (ع) فرمود: اگر نبود چه؟
آن مردی عربی گفت: فقر و نداری همراه با شکیبایی.
امام (ع) فرمود: اگر نبود چه؟
آن مرد پاسخ داد: در این صورت صاعقهای از آسمان فرود آید و او را بسوزاند که سزاوار آن است.
امام حسین (ع) لبخندی زد و کیسه ای به آن مرد عرب عطا فرمود که در آن هزار دینار بود. علاوه بر این، انگشتر خویش را که نگین گرانقیمتی داشت (۲۰۰ دینار) به آن مرد عطا فرمود.
آنگاه امام حسین (ع) به آن مرد فرمود: با آن پول بدهیات را پرداخت نما و با آن انگ