يه و دستگاه او بجنگم؟ الان به شما اعلام ميكنم كه معاويه ما را به راهي دعوت كرده است (من دوست دارم اين جمله خوب در مغز همه بماند) معاويه ما را دعوت كرده است به چيزي كه نه براي او عزت دنياست و نه در آن عدل و انصاف و دادگري است، اما اگر شما مرد مرگ هستيد، اگر از مرگ نميترسيد، بياييد همين فردا به جنگ معاويه خواهيم رفت و (البته اين مطلب را اضافه ميكنم كه) اگر شما نميترسيد ما پس ميزنيم اين پيشنهاد معاويه را و اين پيشنهاد معاويه را برميگردانيم و محاكمه ميان خود و او را به خدا و لبه تيغ شمشيرها واگذار ميكنيم و اما اگر دلتان براي زندگي و ادامه دادن چند روزه ديگر زندگي ميلرزد و اگر سر جان خودتان ميترسيد ناچار بايد قبول كنيد پيشنهاد صلح را.
اين بيان صريح امام مجتبي(ع) است در برابر پيشنهاد صلح معاويه. حالا قضاوت بفرماييد اين عبارت صريح و كوتاه و قاطع را، آيا امام مجتبي(ع) از مرگ ميهراسيد كه چنين سخن ميگفت يا اين سخنان پيشوايي است كه از مرگ هراسي ندارد؟!
ابن اثير نقل ميكند به محض اينكه سخن امام مجتبي(ع) تمام شد از اطراف مردم فرياد برآوردند البقيه، البقيه! نه، ته مانده كار را بايد نگه داشت أمضأصلح، صلح را امضا كن. اين بود شرايط خاص امام مجتبي(ع) هنگام پيشنهاد صلح معاويه.
ملاحظه ميفرماييد امام مجتبي(ع) آماده است براي جانبازي و براي شهادت. مورخين شركت امام مجتبي(ع) را در چندين جنگ حتي در زمان عمربن خطاب نقل ميكنند. در آن زمان خود علي(ع) در جنگها شركت ميكرد. اما امام مجتبي(ع) با چه جنگ كند و چه جور جنگ كند؟ چه جور مبارزه كند كه امكان يك مبارزه مسلح جدي طبق محاسبات صحيح اجتماعي براي امام مجتبي(ع) فراهم نبود. وقتي امكان اينگونه مبارزه فراهم نبود امام مجتبي(ع) تصميم گرفت يك نوع مبارزه آرام با معاويه شروع كند.
مبارزه آرام امام مجتبي(ع) اين بود كه تا امام مجتبي(ع) زنده بود در سرتاسر بلاد اسلامي شخصيتهاي برجستهاي وجود داشتند كه با انتقادات صريح خودشان تا حدود معين، 5 درصد، 10 درصد و 20 درصد جلوي حكومت مستبد و خودكامه معاويه را ميگرفتند. امام مجتبي(ع) براي اينكه اين مقدار از مبارزه را در ميان مسلمانها زنده نگه دارد و براي اينكه بيجهت مبارزه شديد بياثر را دنبال نكند صلح با معاويه را پذيرفت. اگر امام مجتبي(ع) ساخته بود كه ديگر مسموم كردن نميخواست. شهادت امام مجتبي(ع) بهترين دليل قاطع است براي اينكه امام مجتبي(ع) سازشكاري را با معاويه در پيش نگرفت و روش خاص از مبارزه را در پيش گرفت.
اين است كه در مورد اين 10 سال زندگي امام مجتبي(ع) توجه به اين كه ائمه شيعه هميشه پرچمدار حق و حقيقت و عدالت بودهاند بايد كاملاً ميان همه ما توجه به اين نكته زنده بماند و توجه داشته باشيم كه نه تنها حضرت سيدالشهدا حسين بن علي(ع)، قيام كننده عليه ناحق و انحراف و ظلم و ستم بود بلكه همه ائمه شيعه قيام كننده عليه انحراف و ستم بودند منتها هر كدام روشي متناسب با زمان و امكانات اصلي خود و روشي متناسب با حريف خود انتخاب كرده بودند.