اسدی، نایب التولیه آستان قدس هم به عنوان یکی از محرکان معرفی و بلافاصله دستگیر شد و تحت محاکمه قرار گرفت و در دادگاه نظامی به اعدام محکوم گردید. غلامعلی نخلعی در ۱۳۱۴ خورشیدی کفشدار مسجد گوهرشاد بود؛ وی در بخشی از خاطرات نقل میکند: «کشتار تمام شده بود. سراسیمه آمدم بروم توی مسجد که مأمورها جلوی مرا گرفتند. یک صاحب منصبی به آنها گفت میخواهد برود کثافتکاریهای شما را پاک کند، بگذارید برود … وقتی داخل مسجد شدم، دیدم همه جا خون ریخته است… چادر زنها، تکههای لباس و کفش و کلاهها بود که در مسجد وجود داشت. جلوی کفشکن، پر از خون بود. مردهها را داشتند بیرون میبردند. یک لت درِ چوبی را برای این کار برداشته بودند که کاملاً قرمز و خونین شده بود. وحشت کردم. کامیون آوردند، مردهها را ببرند؛ برخی هنوز ناله میکردند اما همه را ریختند، پشت کامیون، زنده و مرده را با خودشان بردند.»