💠 زندگی به سبک شهید حاج یونس زنگی آبادی
🔹وقتی به معراج شهدا رفتیم روی جنازه را که باز کردند به جای سر حاجی پاهایش بود من پارچه را کنار زدم پاهای حاج یونس بود...
🔹️ همیشه به شوخی به من می گفت هر وقت من شهید شدم اگر سر نداشتم که هیچی اگر سر داشتم می آیی مرا می بینی دستی روی سر و فکل من می کشی بعد هم یک عکس از من بردار و پیش خودت نگه دار...
امّا نگذاشتند که من سر حاجی را ببینم فردایش فهمیدم که حاجی سر و صورت نداشت...
🔹️ همیشه در دعاهایش می گفت خدایا اگر من توفیق شهادت داشتم دوست دارم مثل امام حسین شهید بشوم.
🔹️ یک روز وقتی که فاطمه هفت ماهه بود از من پرسید فاطمه چند ماهش است گفتم هفت ماه لبخندی زد و گفت خیلی خوب است وقتی من شهید شوم به راه می افتد از این طرف خاکم راه می افتد آن طرف از آن طرف می آید این طرف...
همین طور شد صبح روز هفتم حاج یونس بود که فاطمه بنا کرد راه رفتن سر مزار حاجی در گلزار شهدا همان طور که حاج یونس گفته بود یک جا نمی ایستاد دائم سر قبر از این طرف به آن طرف می رفت.
✍ راوی: همسر شهید
#زندگی_به_سبک_شهدا
💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات