روز شهادت سید حسن نصرالله با معصومه تماس گرفتم، می گفت؛ خوش به حالش، الان بهترین حال را دارد و دعا کنید که اگر قرار است همسرم شهید شود، من هم با او شهید شوم.
به او میگفتیم پس ۵ فرزندت چی؟!
میگفت من آنها را به امام زمان(عج) سپردهام و از آنها خیالم راحت است.
الان که بچهها آمدهاند ایران، میبینم چقدر آرامشش درست بوده، چون این بچهها محکم و شجاعند. او مدتی پیش برای بسیاری از دوستان و آشنایان نامه نوشته و حلالیت طلبیده بود.
ما منتظر شهادت ایشان بودیم و وقتی این اتفاق افتاد، گفتیم که بهترین تصمیم را گرفت که پیش همسرش ماند. شهادت حق خواهرم بود.
🎤راوی: خواهر شهید
📚: روزنامه همشهری
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷🌷