نقش و نظر عبدالحمید درباره 40 شهید ترور چیست؟
بافت جمعیتی و همجواری با ۲ منطقه بحرانی موجب شده استان سیستان و بلوچستان همواره ملتهب باشد. این التهاب، موازی با التهابات سیاسی مناطق مرکزی کشور دچار فراز و فرود است. نیروهای شرور حاضر در منطقه بلوچستان از مهر ۱۴۰۱ بهانه جدیدی برای یاغیگری پیدا کردند.
طبق اعلام خبرگزاری فارس، بالغ بر ۳۳ تن از نیروهای انتظامی، ۹ بسیجی، یک نیروی واجا، یک نیروی سازمان اطلاعات و ۳ نیروی سپاه حدفاصل مهر ۱۴۰۱ الی تیر ۱۴۰۲ به شهادت رسیدند. تعداد شهدای اعلام شده در بازه زمانی مذکور به عدد ۴۷ رسیده است. به جز هفت مورد که در مواردی نظیر درگیری با قاچاقچیان مواد و پایش مرزی بودند، باقی شهدا توسط مسلحین در مناطق شهری و مرزی استان به شهادت رسیدند.
نمونه اخیر آن حمله گروه تروریستی جیش العدل به کلانتری ۱۶ واقع در جنوب مصلای اهلسنت بود. «عبدالغفار نقشبندی» عامل فراری دخیل در آشوبهای زاهدان، در جریان حمله به کلانتری ۱۶ نوشت که «طبق اخبار موثق، فدائیان بلوچ، کلانتری ۱۶ زاهدان که عامل فاجعهی خونین زاهدان بود را به رگبار بستهاند.» این فرد ترویستها را فدائیان بلوچ نامید و به واقعه هشتم مهرماه ۱۴۰۱ اشاره کرد.
واقعا نقش و نظر مولوی عبدالحمید درباره این ۴۰ شهید چیست؟ روند سکوت در قبال ماشین کشتار تروریستها و خطبه خوانی تحریک آمیز هفتگی به معنای تایید این جنایات در استان است؟ ترور کور چهار پرسنل راهنمایی و رانندگی فاقد اسلحه چه سودی دارد و کدام گره را از مشکلات استان سیستان و بلوچستان رفع میکند؟ ساکنان منطقه بلوچستان تنها متضرر حفظ التهابات در آن منطقه خواهند بود.