🔻نظریهپردازان نظامی به اهمیت شرایط جغرافیایی برای بهراهانداختن جنگهای نامنظمِ کارآمد و تأثیرگذار اشارهکردهاند.
▪️کلاوزویتس، استدلال کرده است که جنگ نامنظمِ موفق و به قول او «جنگ مردمی»، فقط در صورتی میتواند مؤثر باشد که پنج شرط کلیدی را برآورده کند: اول، باید در یک زمین پیچیده راهاندازی شود؛ باتلاقها، کوهها یا جنگلها که به نیروهای ضعیفتر و نامنظم اجازه میدهد تا از واحدهای بزرگتر و منظم دشمن امتیاز بگیرند و در چنین مناطقی پایگاه عملیاتی ایجاد کنند.رایجترین زمینِ پیچیدۀ امروزی «زمین شهری» است.
▪️دوم، جنگ باید در قلب کشور انجام شود، آنهم در پشت خط مقدم. بنابراین، جنگ نامنظم جبهههای ثابتی را در نظر نمیگیرد، بلکه موقعیتهای سیالتر و پیچیدهتر را موردنظر قرار میدهد که در آن، هر دو طرف درگیر باهم جمع میشوند.در این زمینه جمعیت محلی، هم بهعنوان یک قربانی و هم در قالب یکطرف جنگ، بخشی از درگیری به شمار میروند.
▪️سوم، جنگ را نمیتوان صرفاً با یک نبرد، تعیین کرد. اساساً نیروهای نامنظم باید بهجد از درگیرشدن در نبردهای آشکار و سرنوشتساز خودداری کنند.در نتیجه، جنگ نامنظم یک درگیری طولانیمدت است که در آن مؤلفه راهبُردی «زمان» نقش متفاوتی را برای ارتش کلاسیک و طرف نامنظم ایفا میکند.
▪️چهارم، شورش باید بخش قابلتوجهی از کشور را درگیر خود کند و
▪️ پنجم، ماهیت و درونمایۀ یک ملّت باید برای جنگ مردمی مناسب و همسو باشد.
💯اکنون میتوانیم یک عنصر ششم را نیز اضافه کنیم و این عنصر آن است که گروههای نامنظم با استفاده از آنچه در اختیار دارند، میجنگند. آنها برای جنگیدن از فناوری پیشرفته استفاده نمیکنند، بلکه در عوض از سلاحهای رایج و به روشهای غیرمنتظره و حتی غیر مادی بهره میگیرند