‌ 🔰 بهشت بر این زن بدکاره واجب شد❗️ 🔸یه عابدی بود تو بنی اسرائیل، که پاکی و عبادات و سجده‌های طولانی این مرد، ابلیس رو عاصی کرده بود. 🔹یه روز ابلیس همه یارانش رو جمع کرد، و ازشون پرسید: کدومتون می‌تونید این مرد عابد و زاهد رو منحرف کنید؟ 🔸هر کدوم از شیاطین یه چیزی گفتن؛ یکی گفت من با شراب منحرفش می‌کنم، یکی گفت با فحشا منحرفش می‌کنم، یکی گفت با ربا منحرفش می‌کنم و... ابلیس گفت: اینها جواب نمی‌ده! اون عابد اگه اهل این برنامه‌ها بود که دیگه ما مشکلی نداشتیم. 🔹یکی از شیاطین گفت: من؛ یه راه مطمئن سراغ دارم. ابلیس پرسید: چه راهی؟ گفت: همین عبادت!! ابلیس یه لبخندی زد و گفت: آفرین! همینه! برو ببینم چیکار می‌کنی! 🔸اون شیطان، خودش رو شبیه یه آدم عابد و زاهد کرد و رفت سجاده‌اش رو انداخت کنار عابد بنی اسرائیل؛ شروع کرد به نماز خوندن و عبادت و گریه و... 🔹مرد عابد، یه وقت‌هایی خسته می‌شد، یه ذره می‌خوابید، یا یه مقدار غذا می‌خورد؛ اما شیطان همون یه ذره خواب و خوراک رو هم نداشت. مدام عبادت می‌کرد! 🔸مرد عابد که دید اون عابد جدید تا این حد آدم خوب و با ایمانیه، رفت پیشش و پرسید: تو چطوری به این مرتبه از ایمان و اخلاص رسیدی؟ 🔹شیطان جوابش رو نداد! دفعه دوم پرسید، جوابش رو نداد! دفعه سوم که پرسید، شیطان گفت: من مرتکب یه گناه خیلی بزرگ شده بودم؛ بعد از اون گناه توبه کردم و از اون روز به این حال افتادم. 🔸عابد پرسید: یعنی منم باید گناه کنم تا شبیه تو بشم؟ شیطان گفت: بله. عابد پرسید: خب چه گناهی باید انجام بدم؟ شیطان گفت: برو در خونه فلان زن بدکاره، بهش دو درهم بده، شب رو با اون باش و بعد بیا توبه کن. 🔹عابد گفت: ولی من که پول ندارم! شیطان از زیر پاش دو درهم بیرون آورد و داد دست عابد. 🔸مرد عابد با همون سر و وضع مخصوص عبادتش، راه افتاد سمت خونه‌ی زن. مردم که می‌دیدن عابد، سراغ خونه زن بدکاره رو می‌گیره، فکر کردن اومده تا نصیحتش کنه! 🔹عابد، در خونه اون زن رو زد و پول رو پرداخت کرد و وارد اتاق زن شد. 🔸زن گفت: فقط میشه قبلش یه سوال ازت بپرسم؟ عابد گفت: بپرس زن پرسید: هیچ کدوم از کسایی که میان سراغ من با این سر و وضع نمیان! تو چرا این‌جوری اومدی؟! 🔹عابد قضیه رو براش تعریف کرد. زن گفت: خب... اگه از این گناه خوشت اومد و دیگه نتونستی ترکش کنی چی؟ یا اگه همین امشب عزرائیل اومد سراغت و فرصت توبه پیدا نکردی، اون وقت چی میشه؟! آقای عابد فکر کنم کسی که همچین نصیحتی بهت کرده خود شیطان بوده!... 🔸عابد یهو به خودش اومد! تنش لرزید و وحشت زده از خونه زن فرار کرد؛ وقتی برگشت به عبادتگاهش، دید عابد جدید نیست و مطمئن شد که شیطان خودش رو به شکل عابد در آورده و اومده بوده سراغش.. 🔹همون شب، زن بدکاره از دنیا رفت! مردم دیدن سر در خونه‌اش نوشته شده، در مراسم کفن و دفن این زن شرکت کنید، که او از اهل بهشت است! 🔸هیچ کس باور نکرد همچین زنی بهشتی باشه؛ جنازه زن سه روز روی زمین موند! تا این که خدا به پیامبر اون زمان وحی کرد که خودش بره بر جنازه اون زن نماز بخونه، و از مردم هم بخواد که براش نماز بخونن و بهشون بگه: 🔹من این زن رو بخشیدم، و بهشت رو بر اون واجب کردم چون قبل از مرگش مانع گناه یکی از بندگان من شد!.. | روضه کافی، ج 2، ص ۳۵۴ ♨️ به روایتِ راویدین | عضو بشید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6