فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 🔰دوم یا سوم خرداد سال 61 بود. چند دقیقه از ساعت دو عصر می گذشت. توی خانه نشسته بودم. صدای کوبیده شدن ممتد در خانه بلند شد. با هراس و نگرانی به سمت در دویدم و در را باز کردم. همسایه روبرویی بود. بی مقدمه گفت: ننه حسن، رادیو را روشن کن، حسن هلیکوپتر زده دارن باهاش مصاحبه می کنن. به سمت داخل دویدم و سریع رادیو را روشن کردم. صدای حسن در خانه پیچید. با لهجه شیرازی اش می گفت: موشک به دم هلیکوپتر خورد و در بین نخل ها افتاد. حس غرور در تمام خانه کوچک ما پیچید. راوی:مادرشهید 🌱🌷🌱🌷🌱🌷 @raviyanfarss