ديدار موسى عليه‏السلام از غذاى كرم در دل سنگ‏ هنگامى كه حضرت موسى عليه‏السلام از طرف خداوند، براى رفتن به سوى فرعون و دعوت او به خدا پرستى، مأمور گرديد، موسى عليه‏السلام (كه احساس خطر مى‏كرد) به فكر خانواده و بچه‏هاى خود افتاد، و به خدا عرض كرد: پروردگارا! چه كسى از خانواده بچه‏هاى من، سرپرستى مى‏كند؟! خداوند به موسى عليه‏السلام فرمان داد: عصاى خود را بر سنگ بزن. موسى عليه‏السلام عصايش را بر سنگ زد، آن سنگ شكست، در درون آن، سنگ ديگرى نمايان شد، با عصاى خود يك ضربه ديگر بر سر آن سنگ زد، آن نيز شكسته شد و در درونش سنگ ديگرى پيدا گرديد، موسى عليه‏السلام ضربه ديگرى با عصاى خود بر سنگ سوم زد، و آن سنگ نيز شكسته شد، او در درون آن سنگ، كرمى را ديد كه چيزى به دهان گرفته و آن را مى‏خورد. پرده‏هاى حجاب از گوش موسى عليه‏السلام به كنار رفت و شنيد آن كرم مى‏گويد: سُبحانَ مَن يَرانِى وَ يَسمَعُ كَلامِى وَ يَعرِفُ مَكانِى وَ يَذكُرُنِى وَ لا يَنسانِى؛ پاك و منزه است آن خداوندى كه مرا مى‏بيند، و سخن مرا مى‏شنود، و به جايگاه من آگاه است، و به ياد من هست، و مرا فراموش نمى‏كند. 📚تفسیر روح البیان،ج4،ص96و97 @raz_quran •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•