🏴ویژه شهادت امام هادی علیه السلام: ❇️ دوران حکومت متوکّل عبّاسی که امام هادی (علیه السّلام) به امامت می‌رسند؛ دورانی است که بعد از یک مدّتی دوباره قوّه‌ی حکومتی و حاکمیّتی بنی عبّاس تقویت می‌شود. ✅از طرفی ناظر به اینکه امام رسماً و علنی ادّعای امامت می‌کند و با توجه به اینکه مردم برای اهل بیت بخاطر وقایع گذشته احترام قائلند؛ حکومت نسبت به امام باید حرمت حفظ کند، و چون امام دارد تبلیغ امامت خود را می‌کند حکومت مجبور است امام را محدود کند. ✳️اما نمی‌تواند امام را علنی حذف کند یا حصر یا تبعید کند لذا متوکل می‌گوید: چون مشتاق دیدار شما هستم می‌خواهم از فیض وجود شما محروم نباشم بیایید نزدیک ما زندگی کنید و لفظ تبعید به کار نمیبرد لذا حضرت ۲۰ سال در پادگان نظامی تحت کنترل است. ❇️از طرفی شیعیان در فقر مطلق هستند. طوری که زن‌های هاشمی و علوی از اذان ظهر تا اذان مغرب با یک دست لباس و باید یکی یکی نماز می‌خواندند. ✳️ و حال حضرت باید جامعه‌ی فقیر شیعه را مدیریت کند، خود او در پادگان است، غلات از یک طرف، حکومت از یک طرف. مخالفین از یک طرف، ارتباط برقرار کردن با شیعیان هم ممنوع است. با هر کسی ارتباط برقرار می‌کرد یا زندان می‌شد یا اعدام. ❇️با مردم نمی‌تواند حرف بزند، فقر شدید مردم؛ تا آن‌قدر است که حضرت مجبور است برای پیشگیری از بیماری شیعیان طبابت کند چرا که شیعیان پول ندارند فلذا امروز شاهدیم که عمده ای از روایات طبّی از امام هادی است. ✳️ با این اوصاف امام هادی (ع) با محرومان و بینوایان ارتباطی تنگاتنگ داشت. امام خمس، صدقات، زکات و دیگر اموالی را که شیعیان از نواحی گوناگون به محضر ایشان تقدیم می‌کردند، غالباً برای کمک به درماندگان اختصاص می‌دادند. گاهی امام (ع) سرمایه‌ای را به فقیران می‌داد تا با آن به کسب و کار بپردازند و با استقلال اقتصادی، عزّت و آبروی خود را حفظ کنند. مسافران درمانده نیز با کمک های امام (ع) به زندگی خود ادامه می‌دادند و هرگاه حضرت پولی نداشت، از افراد معتبر مبلغی را قرض می‌گرفت و در اختیار نیازمندان می نهاد و اجازه نمی داد گرفتاران مزبور سرگردان و افسرده شوند. ادامه دارد... ______________ ✊نهضت مردمی ممانعت از جنگ باخدا 📡 @reba_ir