روبروی عکست ايستادهام
و به نگاهت خیره ماندهام..
تو هم چشمهايت مدتهاست به من
خيره شده و من مثل كودكی "لجباز" به
هر سو ميدوم تا به خيال خودم ديگر
تحت تعقيب چشمهايت نباشم..
گم ميشوم ميان دلبستگیهای روزانهام
و با چشمهايی اشک آلود، دوباره به التماس
يک نگاهِ ديگر بر ميگردم سمت تو..
دوباره نگاهت را به زندگیام گره ميزنی..!
راه روشن ميكنی برايم..!
و من دوباره لجبازیهای كودكانهام را از سر
ميگيرم و غفلت زده خودم را به جاده خاكی ميزنم..
حسِ يک كور محروم از روشنايی رهايم نمیكند..
نمیبينم تورا؛ و اين درد دارد..
اين طور نمیشود، هنوز عاشق نشدهام..
برای همين است كه معنی نگاههايت را نمیفهمم..
گم شدهام چون تو را گم كردهام..
بايد فكری به حال اين دل کرد كه فقط
مدعای عشق است..
وگرنه اين دل كجا و رسيدن به قافله عشق كجا..؟!
_شرط عشق جنون است
ما که ماندیم مجنون نبودیم..(:
#داداش_محسنم
#رفیق_شهیدم
@refige_shahidam