💌 🌙• افطار پانزدهم٥۱۝ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ* و من زرد و زار و شکسته بودم🍂 و باد سرد پاییزی گناه برگ‌های سبز ثواب درخت زندگانیم را بر باد داد و شما خدایی که حضورت پایانی بخش هر پاییز و سرمایی است و من خسران دیده از طوفان گناه تو را صدا می‌کنم و تو را می‌خوانم يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ ای تویی که وقتی عبد غارت زده آلوده دامن را در آغوش می‌گیری انقدر مهربان و بزرگوارانه که حتی به یاد من هم نمی‌آوری انگار که شتر دیدی ندیدی و شما جلوه کرم خدایی و در مهمانخانه خدا سفره دار و صاحب کرامت شمایی همان قدر بزرگ که حتی گوشی برای شنیدن دشنام مرد شامی نداشتی و شما امام کرامتی که حتی بهشت نیز گدای کرامت شماست و من گدا هیچ گاه دست خالی از کرم خانه‌ات نخواهم رفت یا امام کریم دلم را آرام کن به زیبایی نام و شیرینی یادت و کرم بی کران خود را نصیب من بی مقدار کن یاکریم.... هر جا که سائلیست بود خانه کریم این یک نشانه ایست ز کاشانه کریم روح کرم همیشه گدا را صدا زند بی وقت و وقت باز بود خانه کریم برگرفته از فراز ۳۴ دعای جوشن کبیر ع💚