خانم‌ها را صدا بزنيد آقا ساعت ۱۲ ظهر همان روز (رحلت) گفتند خانم‌ها را صدا بزنيد كارشان دارم. وقتی خانم‌ها رفتند گفتند: «اين راه راه سختی است» و بعد هی می‌گفتند: «گناه نكنيد» ... ساعت ۱۰ و ۲۰ دقيقه شب بود كه نوار صاف شد. پاسداران ريختند و شروع به گريه كردند صورت امام گرم گرم بود. چقدر اين صورت لاغر و مريض، درشت و روشن شده بود. چقدر نورانی بود. ده روز درد كُشنده داشتند ولی حرف نمی‌زدند. هر بار می‌پرسيديم: (آقا چطوريد؟) می‌گفتند: (ان‌شاالله تو سلامت باشی). بانک جامع خاطرات امام خمینی ره، به نقل از:خانم زهرا اشراقی رحمةالله علیه کانال احکام ویژه بانوان، حضرت آیت الله سیستانی دام‌ظله @resale_jame_si