هدایت شده از گسترده مارال
🚷داستان واقعی عاقبت ناشُکری🚷 بهش گفتم، من پسر میخوامااا، رفتیم سونوگرافی، دختر بود! به شوخی گفته بودم ولی جدی گرفته بود،یه شب قبل خواب پرسید: حالا که پسر نیست دوستش نداری بچه مونو؟! به مسخره گفتم نه که دوستش ندارم، بعد زایمانت خودت و دخترتو جا میذارم توی بیمارستان و فرار میکنم خودم!چیزی نگفت،فکر کردم میفهمه از سر شوخیه صبح که بیدار شدم دیدم....😭😰🤯 https://eitaa.com/joinchat/1197342737C8ea23ce14e حتما بخونید عبرت بگیرید😭☝️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کپی در تمام پیام رسانها حرام😡