مصطفی! بالاترین لذّتی که می‌توانی در زندگی کسب کنی، سوز و گدازهای عرفانی است؛ نغمه‌های عشق و سرورِ اشک نیمه‌شب است. آنجاست که به سر‌منزل بابُ‌‌القلوب رسیده،‌‌‌‌‌‌‌ راه مکاشفات بر تو باز می‌شوند و به حریم خانه قدس و ملکوت راه می‌یابی، دیگر دل را به این خانه تار دنیا بند نمی‌کنی و به دنبال حقایق، رهنمون می‌شوی. خودت را از نعمتِ آهِ نیمه‌شب، محروم مکن. و بیشترین لذّت، در محبّت است و نشانه محبّت، این است که آنچه را دوست، خوش دارد، انجام بدهی و در آن تعجیل کــنی و آنچه را خوش نمی‌دارد، رها کنی؛ چه دوست حقیقی که خدای تبارک و تعالی باشد و چه دوستِ مجازی؛ نتیجتاَ مستحبات را عمل کنی و مکروهات را دوری کنی. مصطفی! ساعت به ساعت و در هر پیشآمد، خود را موعظه کن. چون کسی عیبهای نفسانی و عیبهای اعمالت را به غیر از خدا نمی‌داند. مصطفی! تا نَفْست (نفس امّاره) به مطمئنّه تبدیل نشده، همواره در خطر دام شیطان هستی. اگر خودت را به حال خودت واگذاری و احاطه بر نفست نداشته باشی و فرماندهی تن به دست عقلت نباشد، هیچ ارزشی نداری و هوای نفس و آرزوها، تو را به طرف خودش می‌کشاند و از حیوان هم پست‌تر می‌شوی. مصطفی! موقع صحبت کردن، حرفی را که می‌زنی، مبالغه نباشد. در مقابل اشخاص، مدح زیادی نکن که آنان را به خجالت بکشانی و ناخودآگاه، ا ز راهِ مدح، تحقیرشان بکنی. هر حرفی را که می‌خواهی بزنی، چند ثانیه صبر کن، آنگاه بر زبان جاری ساز. مصطفی! همانطور که مولا علی (ع) می‌فرماید: در زندگی آنچنان باش که مردم پروانه‌‌وار به دورت بچرخند و در مرگت برایت بگریند. در زندگی، آنچنان باش که گویی تا ابد زنده‌ای و برای آخرتت آنچنان باش که گویی لحظه‌ای دیگر زنده نیستی. در مجلسی یا هر جایی اگر بوی غیبت را شنیدی، دوری کن و ننشین و اگر می‌توانی، جلوگـیری کن. اگر می‌توانی، کار فردایت را به امروزت بگذار ولی کار مربوط به امروزت را به فردا وامگذار. به چیزی(مادّیات) دل نبند که اگر از دستت رفت، غصّه‌دار نشوی و بر چــیزی که از دستت رفت، غصّه مخور. مصطفی..