سال ۱۳۵۹ (ه.ش.) نقطه تازه ای در زندگی سراسر مبارزه شهید دل آذر است وی در این سال به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و بعد از گذراندن يک دوره آموزشي کوتاه مدت به سوي جبهه هاي جنگ شتافت و پس از آن نيز جبهه را رها نکرد و در اين راستا با نشان دادن دلاوری های مثال زدنی در راه خدا بارها مجروح شد اما دست از یاری دین نکشید. در روزهای ابتدای جنگ با حضور در جبهه های دارخوین، سلیمانیه، محمدیه با مسئولیت واحد خمپاره انداز در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح بعثی ایستاد. تجربه و آموزش هایی که او در دوران حضور در کادر درجه داری ارتش کسب کرده بود در این جا به کمک او آمد. لیاقت و شایستگی جواد در صحنه های نبرد حق علیه باطل کم کم او را آماده پذیرش مسئولیتهایی خطیر در عرصه کار زار جنگ تحمیلی کرد. مسئولیت فرماندهی عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) آزمون سنگینی بود که تنها فرمانده ای لایق و شجاع همچون دل آذر می توانست از آن سر بلند بیرون آید. او در اکثر عملیاتهایی که لشکر ۱۷ به عنوان یگان عمل کننده شرکت داشت با شجاعت و زیرکی خود نقشی تعیین کننده در پیروزی جبهه اسلام ایفا کرد.
سرانجام پس از سالها مجاهدت و تلاش شجاعانه در راه خدا دفتر عمر با برکت جواد دل آذر در عملیات غرور آفرین والفجر هشت بسته شد و بار دیگر سرداری از سرداران سپاه خمینی کبیر به آرزوی دیرینه اش رسید. آن زمان که او در قنوت عشق با معبود خویش در راز و نیاز بود ترکش خمپاره ای نردبان وصال او با معشوق گردید. روحش شاد.
منبع:
عملداران سرفراز(جلد۱)، نوشته تقی متقی-حسین صنعت پور امیری، ستاد یادواره سرداران شهید لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع)
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani