دوري نمايند .با نيرو هاي ضد انقلاب بسيار قاطعانه رفتار مي کرد و حتي کو چکترين حرکتي را که دليل بر نرمش او در مقابل آنها باشد انجام نمي داد .در تمام عمليات پيشتاز بود .بااينکه فرمانده بود ؛جلو تر از همه حرکت مي کرد . سعي داشت به جاي همه نيرو ها بجنگد و بيشرين ايثار و مردانگي را انجام دهد .او براي نيرو هاي غير بومي احترام بيشتري قايل مي شد و آنهارا مهمانهاي عزيز خطاب مي کرد .بسيار سخي و بخشنده بود ؛ به دليل آنکه خود طعم تلخ فقر را چشيده بود، درد فقرا را مي دانست و يکي از توصيه هاي مکرر خود را رسيدگي به محرو مان و تهي دستان منطقه قرار مي داد .به گفته يکي از همرزمان شهيد روزي که شهيد مقداري از مايحتاج خانواده خود را تهيه کرده بود در راه به پيرزن پنجاه ساله اي مي رسد و وقتي که از پيرزن مي پرسد به کجا مي رود. پيرزن در جواب مي گويد که به روابط عمو مي سپاه مي روم تا مقداري وسايل بگيرم !! پيرزن را تا نز ديک منزلش مي برد و همه ي وسايلي راکه براي خانه خريده بوده است به آن پيرزن مي دهد .
در تاريخ 25/3/1361گروهي از همرزمان شهيد فرشته که درپايين کوهي به نام( تفين) قرار داشتند از طريق بي سيم با شهيد فرشته تماس مي گيرند و موقعيت خود را خطر ناک گزارش مي دهند . شهيد فرشته بعد از يک ساعت در همان محل حاضر مي شود و در پشت توپ 106 که بر روي جيپ مخصوص شهيد قرار داشته است مستقر مي شود .اما بعد از يک بارشليک کردن به طرف قله کوه که مقر نيرو هاي ضد انقلاب بوده است؛ توپ گير مي کند و ديگر شليک نمي کند .در اين هنگام شهيد فرشته به پشت توپ مي آيد و مو قعي که مي خواهد نقص توپ رابر طرف کند توپ عمل مي کند و آتش عقبه آن شهيد فرشته را در بر مي گيرد و پيکر مطهر او را تکه تکه مي کند .آري همانطور که شهيد بار ها آرزو مي کرد تکه تکه شد و اوبعد ازجانفشاني هاي زياد به آرزويش مي رسد و شهيدمي شود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani