آیت الله نظری منفرد:
روایتی از امام جواد علیه السلام:
شخصي به نام اسماعيل بن سهل است، ميگويد: «قَالَ كَتَبْتُ إِلَي أَبِي جَعْفَرٍ (ع) إِنِّي قَدْ لَزِمَنِي دَيْنٌ فَادِحٌ» ميگويد: من خدمت حضرت جواد نامهاي نوشتم. حضرت جواد را ابي جعفر ميگويند. اصطلاحاً در اصطلاح حديثي به حضرت ابي جعفر ثاني ميگويند. چون اين کنيه، کنيه حضرت باقر(ع) هم هست. براي اينکه مشخص شود اين ابي جعفر کدام ابي جعفر است، با کلمه ثاني مشخص ميشود. ابا جعفر اول امام باقر است و ابا جعفر ثاني حضرت جواد(ع) است. «قَالَ كَتَبْتُ إِلَي أَبِي جَعْفَرٍ (ع) إِنِّي قَدْ لَزِمَنِي دَيْنٌ فَادِحٌ» بري حضرت نوشتم: من يک بدهکاري «فادح» يعني سنگين و زيادي پيدا کردم. چه کار کنم؟ گاهي راه براي انسان بسته ميشود. ناخودآگاه گاهي انسان يک هزينههايي در زندگياش ميآيد شايد خودش هم نميخواهد اين هزينهها بشود. فرض کنيد خداي ناکرده يک بيماري يا تصادفي ميشود.
راهکار چيست؟ از امام سؤال ميکنند: چه کار کنم؟
امام (ع) در جواب اينطور فرمودند:
«فَكَتَبَ أَكْثِرْ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ وَ رَطِّبْ لِسَانَكَ بِقِرَاءَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ» (كافي،ج5، ص316)
يکي اينکه استغفار کن. يکي هم اينکه اين زبان «رَطِّب» باشد. يعني تر باشد به قرائت سوره مبارکه «انَّا أَنزَلناهُ».
#امام_جواد
#روایت