ظاهرا تحقیق مفصلی توسط بعضی افراد در این زمینه انجام شده که امیدواریم به زودی منتشر شود ولی طبق قولی که داده بودیم خلاصه ماجرای شهادت ایشان را که خود بنده چند سال قبل از یک فرد سالمند شهرمان (هنوز زنده هستند) شنیدم و تا جایی که یادم مانده است تقدیم می کنم : : ایشان (باردار هم بوده) با چادر روی سرش روبروی بهداری در حال تردد از خیابان خاکی قدیم بوده که همان موقع مامورین رضاشاه (که وصفشان را شنیده ایم به زور چادر از سر زنان می کشیدند) سر می رسند و قصد داشتند چادر از سر این بانوی عفیف بردارند . وی شروع به فرار می کند و ماموران ایشان را که در حال فرار بوده تعقیب می کنند که این خانم در حال فرار به زحمت خود را به داخل خانه ای پشت بهداری می اندازد و در همین گیر و دار دچار ضربه سختی به بدنش می شود که هم خودش و هم بچه داخل شکمش فوت می کنند. . بهرحال ماجرا دقیقا این باشد یا کمی متفاوت از این قصه اصل این است که این بانونی عفیف در راه حفظ حجاب برتر(چادر) و حفظ ایمانش جانش را از دست داد. روحش شاد.