🔺اربعین "نه" جهانی مستضعفین (بازنشر) شیعه دینداری را با "نه" آغاز می‌کند. یعنی وقتی می‌خواهی در وادی توحید قدم بگذاری ابتدا می‌گویی "نه"؛ همان نه‌ای که محمد را مقابل ابولهب‌ها و ابوسفیان‌ها قرار داد. نه، در مقابل آداب و رسوم جاهلی؛ نه، در مقابل زنده به گور کردن دختران؛ نه، در مقابل نگاه جنسیتی به زن و نه، در مقابل نژادپرستی. و باز نه علی به دیوان‌سالاری، ویژه‌خواری، اصالت سود، رانت و انحصارات و دست‌درازی به بیت‌المال. نه، به لابی‌گری اهل قدرت در شورای شش‌نفره؛ نه، به حزب‌گرایی در جمل؛ نه، به تحجر و تقدس مآبی در نهروان و نه، به اشرافیت در صفین. عاشورا هم با همین نه ایجاد شد؛ نه، به ارتجاع ارزشهای نبوی و علوی؛ نه، به بازگشتن از آرمانهای انقلاب مصطفوی و نه، به سلطه دوباره اشرافیت به نام دین. بنابراین نه گفتن سرآغاز دینداری‌ست. یعنی ابتدا باید بر علیه شرایط تحمیلی اهالی قدرت و ثروت قیام کنی؛ دین «ان تقوموا لله مثنا و فرادا.» و در این میان رساترین نه را حسین و کربلائیان فریاد زدند و به بهترین شکل از هنر و حماسه و احساسات و خون در خلق تصویری روشن از چگونگی این نه گفتن استفاده کردند تا شیعه آخرالزمان حیران و سرگردان "چه باید کرد"، نماند. البته این نه به اینجا ختم نمی‌شود. برای ماندگار شدن حماسه عاشورا یک نه همیشگی دیگری باید باشد. نه زینب، این بزرگترین خبرنگار تاریخ، به سلطه رسانه‌ای جور. و نه¬ای که شیعه تا ابد با اشک و سوگواری و زیارت حسین باید زنده نگاهش دارد. برای این نه شیعه ابزار بدیع دیگری را نیز در اختیار دارد. کنگره اربعین، بزرگترین اجتماع انسانی، بدون توجه به رنگ و نژاد، لهجه و گویش و زبان، ملیت و جغرافیا، و حتی مذهب و دین؛ تنها یک چیز، یک تقابل، ندایی برای یک صف‌کشی، صف مستضعفان عالم در مقابل مستکبرین، فقرا در مقابل اغنیاء، کوخ در مقابل کاخ، شرافت در مقابل اشرافیت، و تسلیم نشدن در مقابل ناعدالتی و بی‌تفاوتی. لذا اگر این گردهمایی و این زیارت چنین تقابل و لشکرکشی‌ای ایجاد می¬کند، بدیهی‌ست که استکبار نگذارد شکل بگیرد؛ بر آن آب ببندد؛ تخریب کند؛ زائران را به شهادت برساند و هر چه می‌تواند برای محو کردن آن تلاش کند. بنابراین از آنجا که همه دین بسته به این نه دارد و حسین رساترین نه اسلام است، حفظ جان و امنیت طریق در سفر حج شرط استطاعت است اما در طریق حسین ملاک نیست. وقتی خون‌ها ریخته شده در این طریق، محو نام حسین ناممکن گشته است. لذا دست به دامان تحریف می¬شوند و چه تحریفی بزرگتر از گرفتن این نه و مخدوش کردن این جهت‌گیری؟ تحریفی که روح دین و مناسکش را گرفته، کارکرد اجتماعیش را از بین می‌برد. و حتی در مواردی به ابزاری در دست سرمایه‌داران تبدیل می‌کند؛ تقلبی از جنس اسلام اموی که با سلاح روایت به جنگ اسلام می‌آمد و می‌آید. نمی‌گوید به زیارت حسین نرو، بلکه ظاهر کلام امام باقر را می‌گیرد که «لو یعلم الناس ما فی زیارة قبر الحسین من الفضل لماتوا شوقا» اگر مردم می‌دانستند که زیارت حسین چه ثوابی دارد، از شوق می‌مردند؛ این را می‌گوید اما باطن کلام امام را سرپوش می‌گذارد. درست می‌گوید اما نمی‌گوید به چه شرط! چه تعهداتی را زیارت حسین برگردن تو می‌گذارد و تو باید به چه چیزهایی نه بگویی تا بهشتی شوی! نمی‌گوید دین حسین دین عقیده و جهاد است. تو را راضی می‌کند که با زیارتی تکلیفت را در قبال حسین انجام داده‌ای. این هوشمندانه‌ترین جنگ علیه خط حسین است. آری، آنگاه که عصر خلفاء است و حسین و قیام علیه جور سلاطین به هم آمیخته است، زیارت اعلام همبستگی و خیز علیه خلفاست و خطر جانی دارد، هر قدم پر از ترس و اضطراب و دلهره و تقابل رفاه‌زدگی و دنیاگرایی و قیام لله است؛ هر قدم خود مبارزه است و عمل به تعهدات؛ خود مقصود موقتی-ست؛ خود هزینه‌ایست که باید برای آن نه پرداخت کنی. اما زمانی که زیارت ظاهری و پیاده‌روی اربعین سکه رایج است و هزاران نفر برای خدمت به تو دست به سینه آماده هستند، آیین پیاده‌روی را که بجا آوردی هزینه‌ات را جای دیگری باید پرداخت کنی. از این اربعین تا آن اربعین میدان رزم توست برای نه گفتن به آنچه حسین نمی¬پسندد. «کل یوم عاشورا» یعنی اگر مقلد حسینی، برای همه روزهای خدا یک نه بدهکاری به آنچه خدا نمی‌خواهد. نه‌ای که باید پای آن بایستی و خود را خرج آن کنی. آنکه در بند حسین است، از این نه خلاصی ندارد. تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق، هردم آید غمی از نو به مبارکبادم ... ✍🏼 اربعین ١۴٠٠ _________________ 📚@reza_afshar