‍ ‍ یارب الحسین _ اصلا انگاری توی سرنوشت من نوشته دلتنگی اصلا انگاری خبری نداری مارو کشته دلتگی اصلا انگاری کابوس خواب شبامون گشته دلتنگی بخدا سخته جا بمونی و رفیقات کربلا رفتن بخدا سخته از قشنگی حرم فقط برات گفتن بخدا سخته با یه حسرت بزرگ یه گوشه ای خفتن اگه پر از گناهم بیا و آدمم کنن بازم مثل قدیما با روضه محرمم کن ___ _ غریب مادر موهات و گرفت میونه پنجه اش نامرد غریب مادر ضربه به حنجر تو از پشت سر می زد غریب مادر جلو زینب سرتو از تن جدا می کرد غریب مادر چه بلایی سر جسم پاکت اوردن غریب مادر تورو بد جوری حسین تو کربلا کشتن غریبگ مادر بمیرم نداری حتی پیرهن بر تن رحمی نکردن حتی بر تن پاره پاره بر تن تو گذشتن یه عده ای سواره شعرو سبک نفس کربلایی رضا غیاثی