هدیه به حضرت زینب. صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور و زمینه و زمزمه مقتل
روضه می خونم
روضه ی غربت و غمه خواهره ارباب
روضه ی گودال تنه بی سره ارباب
روضه ی نعل تازه و پیکره ارباب
نوشته مقتل
با گریه خواهر ه تو خیلی روتو بوسید
از همه بیشتر میونه ابرو تو بوسید
به یاد زهرا گودیه گلو تو بوسید
نوشته. مقتل.
پیروهنه کهنه تو شمر گرفته بود و چاک. می زد
صورت سوخته ی تورو محکم به روی خاک می زد
بند دوم
سالار زینب
رسیده وقت رفتنت،خدانگهدار
یه عده دوره کردنت،خدانگهدار
تو قتلگاه کشوندنت،خدانگهدار
خدا نگهدار
سالار زینب
شمر اومده بالاسرت، خدانگهدار
نشسته روی پیکرت ، خدانگهدار
خنجرشه رو حنجرت، خدانگهدار
خدا نگهدار
نفس نفس میزنم و نفس. نمی کشی حسین
داری با دست وپا زدن. زینب. و می کشی حسین
بند سوم
ای دادو بیداد
تو قتلگاهت پیشه چشم خواهر ه تو
با پا میشینه بی حیا رو پیکره تو
با خنجر کند می زنه به حنجره تو
ای داد بیداد
ای داد و بیداد
کاره تورو یکسره کرد. وقتی که پاشد
تاره شروع حمله ی به بچه ها شد
پای حرومی ها به سمت خیمه واشد
ای داد بیداد
وقتی همه رفتن کنار ساربون از دور اومدش
انگشتت و برید و برد انگشترت رو با خودش
شعر و سبک
رضا نصابی. خادم الرقیه