هدیه به حضرت موسی ابن جعفر باب الحوایج. صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور و زمینه و زمزمه روضه موسی ابن جعفر
لحظه های آخرو
اشک تو بی صدا شده
ذکر لبت. رضا رضا
رضا رضا رضا شده
تن تو چقدر شده نحیف و لاغر آقا
بمیرم برات که افتادی دیگه تو از پا
مونده روپهلوی تو
هنوزم آقا جای پا
دست قنوت تو شکست
به زیر ضربه های پا
بس که با دستای بسته تو قفس. کشیدنت
نفست بند اومده سخته نفس کشیدنت
وقتی نماز اخرو
خوندی رو تربت حسین
با لب تشنه افتادی
به یاد غربت حسین
جدمو کنار آب. با لب تشنه کشتن
جدمو با تیرو تیغ و سنگ و دشنه کشتن
از روتل خواهر تو
با گریه می زدش صدا
ای زینت دوش نبی
افتادی زیر دست و پا
با چه وضعی تن تو داره میشه که پامال
با چه وضعی تن تو می کشونن تو گودال
انگشترتوساربون
برده خبر دارم حسین
انگشتت و بگو باید
از کجا بر دارم حسین
از بس زیر نعل مرکب تن تو پا خرده
عزیزدلم تموم استخوانها خرده
رضا نصابی