معلومه از حالت ، نمی مونی پیشم
معلومه از حالت ،دیگه یتیم میشم
دیگه یتیم می شم ۲
اشکای زینب و. چند روزه که بند نمیادش
روی لبه بابام. دیگه یه لبخند نمیادش.
چقدر پریشونی
محزونی دلخونی
حال تو. میگه که
پیشم نمی مونی
می خوای بری. دل غمین و . خسته ای.
می خوای بری ، پرو بال شکسته ای.
می خوای بری چشم رو دنیا بسته ای
مادر مرو مادر