هدیه به حضرت زهرا صلوات
زمینه روضه ای حضرت زهرا
شعر وسبک رضا نصابی
به نفس کربلایی سید رضی ذاکر
رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون
می زنم به سینه با روضه ی مادرمون
به یاد غم حسن در میونه کوچه ها
که می گفت نزن نزن مادرم رو بی حیا
مادرم با شما کاری نداره
مادرم به خدا که داغ داره
مادرم تاب سیلی رو نداره
مادرم دیگه چشماش تاره تاره
مادرم دست روی دیوار می زاره
مادرم توون ایستادن دیگه نداره
واای. واای. مادر. مادر. مادر.
رسیده فاطمیه. رسیده ماهه خزون
می زنم به سینه با روضه ی مادرمون
به یاد اون لحظه ای بین دیواره دره
در میون شعله هم نگرونه حیدره
جون من فدای سره تو حیدر
اللهی که بشم پای تو پر پر
بمیرم نبینم. چشمه تورو تر
بمیرم نبینم دستاتو بستن
نبینم حرمته تو رو شکستن
این مردم به خدا که خیلی پستن
واای. واای. مادر. مادر. مادر
.رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون
می زنم به سینه با روضه ی مادرمون
یاد اون لحظه ای که وصیت هاشو می کرد
به موهای زینبش وقتی که شونه می زد
دخترم بعد من بلا می بینی
سرای از بدن جدا می بینی
تن بی سرو زیره پا می بینی
دخترم جای من ببوس گلوشو
پاک بکن جای من تو خون روشو
پاک بکن تو خاکسترای موشو
واای. حسین. واای حسین