خادمه اهل بیت 🌺:
◾روضۂ دفتری ختم پدر◾
اجرا توسط: استاد پرویزی🎙️
تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
غم دل با که گویم ای عزیزان
که دیگر رفته از دستم پدر جان
غریبانه پدر بار سفر بست
فراق او نباشد باورمان
زِ بعد رفتنش کاشانه ی ما
شده همرنگ با شام غریبان
عجب دردیه این درد جدایی
زِ هجرانش پریشانم پریشان
مجلس امروز ما وداع تشییع و خاکسپاری جانسوز بزرگمرد اخلاق و ادب ، الگوی بی بدیل درستکاری و تقوا و انسان دوستی پدر سردار بزرگ سپاه پاسداران حاج غلام فرهادیان کربلایی حمزه علی فرهاد وند برپاست، خانواده محترم فرهادوند خدا صبرتون بده بخدا داغ بابا خیلی سخته ،بذار حرف دل دختراشو براتون بگم، کدوم دختر؟
همون دختری ک الان دوروزه صدای بابا رو نشنیده ، دختری ک الان دو روزه باباشو ندیده
آخ بابا چرا دیگر نمی آید صدایت
رفتی ز دنیا یا خدا داده شفایت
میدونی امشب درد دل این بچه ها چیه ؟
بابا دیگه آروم بخواب ، بابا دیگه جائیت درد نمیکنه ، دیگه از درد نمی نالی ، بابا فکر نمی کردم به این زودی داغ تو رو ببینم ، فکر نمیکردم برات لباس عزا به تن کنم ، بابا سرمو بلند میکردم میگفتم منم بابا دارم میگفتم تاج سر دارم، بابا شنیده بودم داغ بابا سخته اما شنیدن کی بُوَد مانند دیدن..
بخدا فرق نمیکنه پدر اگر پیر هم باشه عزیزه ، پدر اگر بیمار هم باشه دوست داشتنیه
الان چندین دو روزه روی ماه بابا رو ندیدین الان دو روزه چراغ خونه تون خاموش شده
عزیزانِ داغدیده میدونم دلی غمدیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم پدر ستون خانه و روشنایی خانه است، پدر پشت و پناه دختره، پدر تکیه گاه دختره اما بگم اگه شما داغ بابا دیدین جمعیتی اومدن به شما تسلیت و سر سلامتی گفتن ، اما دل عالمی بسوزه برا اون بچه هایی که تازیانه خوردند ، زخم زبون شنیدن ،دلِ عالمی بسوزه برا یتیم امام حسین کنج خرابه ناله میکرد و گریه میکرد ، وقتی بهانه ی باباشو گرفت سر بریده ی بابا رو نشونش دادن کجای عالم دیدین یتیم گریه کنه سر بریده ی باباشو نشونش بدن، نشست هی با این سر درد و دل میکرد، هر کجای این مجلس نشستی بلند بگو یا حسین.....
مارضایی
عزیزم وُ شیعیون کمک کنید وَلا سردار سَرُم رفت
وُ چه سردار سری وَلا گنج و گوهرُم رفت
هِشتیُم رفتی (بابا)وَلا کارُم شده ناله
وُ غصه خَوردن بعد تو کار ما زارهَ
عزیزم وُ خونه بابا کجاس(رَشه دیت نشونمُ)
تا رَوُم پیشش گووُم که ای بابای مهربونُم
وُ زندگی بعد تو بابا بخدا(پُرسوز وگُدازهَ)
(گر خونم بهشت بو) وَلا بی تو نَمبرازهَ
نَمبو ایی دل پَتی بسکه غصه داره
آرزو مند به دلم نمبینمت دوبارهَ
عزیزم وَندی مین دلوم (درد بی دوایی)
هِشتیُم رفتی سفرآخه کی می یویی
شب جمعه
شب لیله ارغائب
س اسیران حاک منتظر خیرات
هدیه به روح همه اسیران خاک
هدیه به روح شادروان مرحوم مغفور اقای خسرو نصابی بزرگوار
پدر شاعر توانمند اقای رضا نصابی بزرگوار
بخوانیم فاتحه و محمدی صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد
ارادتمند شما غفاری