از دیگر موضوعاتی که فائزه هاشمی در آن دخیل بوده است، حضور وی در آشوبهای سال 88 است، به طوریکه روز ۳۰ خرداد و پس از خطبههای نمازجمعه مقام معظم رهبری و اتمام حجت با اغتشاشگران برای پایبندی به قانون، بار دیگر با شرکت در تجمعی در خیابان آزادی، به تحریک معترضان به تداوم اغتشاشات پرداخت و به همین دلیل توسط مأموران نیروی انتظامی دستگیر شد.
هرچند بعد از آزادی مدعی شد به دلیل گرسنگی در آن حوالی به دنبال ساندویچ میگشته است! اما فرزند او در مصاحبه با تلویزیون دولتی انگلیس (BBC) فاش کرد که مادر و بستگانش به دلیل شرکت در تجمع اعتراضی در روز شنبه دستگیر شدهاند.[2]
ماجرای چاپ نامه فرح در روزنامه مجله زن
هجدهم فرودین سال 1387، خبری مبنی بر توقیف روزنامه زن متعلق به نماینده مجلس ششم منتشر می شود. در این خبر آمده است: روزنامـــه " زن " چاپ تهران به مدیر مسئولی " فائزه هاشمی " نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به دستور مقامات قضایی تا اطلاع ثانوی از ادامه انتشار منع شد.
حجت الاسلام " رهبر پور " رییس وقت دادگاه انقلاب اسلامی تهران در این باره به خبرنگار ایرنا می گوید: دستور توقف انتشار روزنامه " زن " را بـــه دلیل چاپ نامهای از " فرح دیبا" همسر شاه سابق ایران در شماره روز شنبه 14 فروردین و همچنین کاریکاتوری درشماره روز سه شنبه 17 فروردین آن داده است که درآن موضوع "دیه " به "تمسخر " گرفته شده بود.
وی می گوید:" انتشار نامه فرح دیبا یک حرکت ضد انقلابی محض است و تبلیغ به سود رژیم منحوس (سلطنتی) تلقی میشود چه رسد به اینکه این کاردر یک روزنامه صورت گرفته باشد".[3]
البته فائزه هاشمی دلیل توقیف روزنامه را فعالیت در حوزه زنان میداند و نه چاپ پیام فرح دیبا در روزنامه، ولی از موضوعات دیگری که فائزه هاشمی به آن اشاره میکند، حضور تعداد قابل توجهی از اعضای هیئت تحریره روزنامه زن در رسانههای ضد انقلاب از جمله بی بی سی فارسی و اینترنشنال عربستان سعودی است.
فائزه درباره مشاورانش برای جمع کردن تیم تحریریه روزنامه زن و عاقبتشان میگوید: "وقتی کارمان را خواستیم شروع کنیم آقای ابراهیم نبوی را به عنوان سردبیر انتخاب کردم..." و در مورد گزینش افراد هم "ابراهیم نبوی مصاحبه میکرد و اگر آن شخص قابلیت لازم را داشت به تحریریه راه مییافت."
دیگر فرد مؤثر در این مورد هم "مسعود بهنود" بوده است: "آقای مسعود بهنود هم مشاور من در روزنامه زن بود. ایشان مدتها قبل از انتشار زن، کلاسهای آموزشی برای تحریریه گذاشت..."
فائزه هاشمی نتیجه آن تحریریه چینی و گزینش و آموزش را هم البته میگوید: "فرناز قاضی زاده و فرج بال افکن برای بیبیسی کار میکنند و آقای بهنود و ابراهیم نبوی هم خارج از ایران کار میکنند. علی اصغر رمضانپور سردبیر ایران اینترنشنال و کاملیا انتخابیفرد سردبیر ایندیپندنت فارسی است."[4]
فائزه همچنین به حمایت پدرش از روزنامه زن و همچنین از اقداماتش در روزنامه زن اشاره میکند و در خاطرهای درباره رفتارهای تندش و حمایت پدرش از وی میگوید:
"ایشان به خاطر تندرویها از جمله انتشار پیام فرح دیبا به من تذکر داد؛ اما وقتی مجله خانم بیات و یالثارات الحسین را نشان ایشان دادم که همان پیام را منتشر کردهاند، پدر گفت دارند با شما سیاسی برخورد میکنند. همین باعث شد ایشان آرامش پیدا کنند و از من حمایت کنند."
و در انتهای گفتوگویش هم باز از حمایت بابا پرده برمیدارد: "یادم هست همان موقع که زن را توقیف کردند آقای یزدی رئیس وقت قوه قضائیه در نماز جمعه به من حمله کرد و مرا سلطنت طلب خواند. بابا اصرار داشت که من باید جواب ایشان را بدهم. من متن تند و تیزی تهیه کردم و به بابا دادم تا آن را بخواند. بابا مواردی را به این جوابیه اضافه کرد که وقتی آن را خواندم دیدم متن نه تنها تعدیل نشده، بلکه به مراتب تندتر شده است."
حضور بر سر قبر شاه
البته به نظر میرسد فائزه هاشمی نگران است که بگوید حامی سلطنت طلبان و یا به طور کلی حامی سلطنت پهلوی است، ولی رفتارهایش نشان میدهد که علاقه جدی به این طیف دارد.