صاحبدلی روزی به پسرش گفت:
برویم زیر درخت صنوبری بنشینیم. پسر در کنار پدر راهی شد. پدر دست در جیب کرد و مقداری سکه طلا از جیب خود بیرون آورد و بر زمین نهاد.
گفت: پسرم می خواهی نصیحتی به تو دهم که عمری تو را کار آید یا این سکه ها را بدهم که رفع مشکلی اساسی از زندگی خود بکنی؟
پسر فکری کرد و گفت: پدرم بر من پند را بیاموز سکه ها را نمی خواهم، سکه برای رفع یک مشکل است ولی پند برای رفع مشکلاتی برای تمام عمر. پدرش گفت: سکه ها را بردار.
پسر پرسید، پندی ندادی؟
پدر گفت: وقتی تو طالب پندی و سکه را گذاشتی و پند را بر داشتی، یعنی می دانی سکه ها را کجا هزینه کنی.
و این بزرگترین پند من برای تو بود.
پسرم بدان خدا نیز چنین است، اگر مال دنیا را رها کنی و دنبال پند و حکمت عِلم آموزی باشی، دنیا خودش به تو رو می کند. ولی اگر دنیا را بگیری
یقین کن ، علم و حکمت از تو گریزان خواهد شد .
سلام
صبح بخیر
زندگيتان بینظیر و سرشار از
نغمه خوش زندگی
روز و روزگار بر وفق مرادتون
ایام تون پر از خوشی
وشـادی🙏🌹آمين
دکتر رسول میرباقری:
http://eitaa.com/joinchat/2786394115C82f26b9b19