آن روز به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد و به اتاقش رفت. داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا می‌کردم. حالت عجیبی داشت، انگار خدا، در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سوره را می‌خواند مثل اینکه خدا را می‌بیند‌‌. ذکرها را دقیق و شمرده ادا می‌کرد. بعدها درمورد نحوه‌ی نماز خواندنش سوال کردم. گفت: اشکال کارِ ما اینه که برای همه وقت می‌ذاریم. جز برای خدا! نمازمان رو سریع می‌خونیم و فکر می‌کنیم زرنگی کردیم! اما یادمون میره اونی که به وقت‌ها برکت میده فقط خود خداست!:)) -شهیدعلیرضاکریمی | @rogaateam