✍️ داستان آموزنده
پسر بچه فقیری وارد کافی شاپ شد و پشت میز نشست خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت.
پسر پرسید:
بستنی شکلاتی چند است؟
خدمتکار گفت 50 سنت.
پسرک پول خردهایش را شمرد بعد پرسید بستی معمولی چند است؟
خدمتکار با توجه به این که تمام میزها
پرشده بود و عده ای نیز بیرون کافی شاپ
منتظر بودن، با بی حوصلگی گفت :
35 سنت ...
پسر گفت: برای من بستنی معمولی بیاورید.
خدمتکار بی حوصله یک بستنی از ته مانده های بستنی های دیگران آورد و صورت
حساب را به پسرک داد و رفت.
پسر بستنی را تمام کرد، صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوق پرداخت کرد و رفت..
هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت گریه اش گرفت .
پسر بچه در روی میز ،در کنار بشقاب خالی 15 سنت " انعام"
گذاشته بود در صورتی که
میتوانست بستنی شکلاتی بخرد.
بعضی بزرگ زاده می شوند،
برخی بزرگی را بدست می آورند،
و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند
با خود دارند.
@roghaiiehkhoor