خلاصه: رمان جدید😍😍
داستان دباره دختری هست که مجبور میشه به یک توافق اجباری یک ازدواج اجباری و ادامه این اجبار تبدیل به عشق میشه با صدای زنگ گوشی از خواب پریدم وای باز خواب موندم فقط عجله کردم که خودمو زود برسونم دانشگاه که اگه امروز سرکلاس این پیر خرفت دیر می رسیدم کله ی منو میکند
با ما تا آخر رمان همراه باشید😍😍👇
❣
@roman_ziba