🏴وقایع روز سوم محرم سال 61هجری
♨️ "عمر بن سعد" یك روز پس از ورود امام علیه السلام به سرزمین كربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل كوفه وارد كربلا شد.
▪️امام حسین علیه السلام قسمتی از زمین كربلا كه قبر مطهرش در آن واقع ميشد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان كنند.
🔰در این روز "عمر بن سعد" مردی بنام "كثیر بن عبداللّه" كه مرد گستاخی بود را نزد امام علیه السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند.
♨️ كثیر بن عبداللّه به عمر بن سعد گفت:
اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم؟
ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلاً چنین قصدی نداریم.
♻️هنگامی كه وی نزدیك خیمه هارسید، "ابو ثمامه صیداوی" (همان مردی كه ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا كرد) نزد امام حسین علیه السلام بود.
همین كه او را دید رو به امام عرض كرد: این شخص كه میآید، بدترین مردم روی زمین است.
▪️پس سراسیمه جلو آمد و گفت:
شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین علیه السلام برو. گفت: هرگز چنین نمیكنم.
⚡️ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ كنی. گفت: هرگز!
✨ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشتكاری هستی و من نميگذارم بر امام وارد شوی.
🔥او قبول نكرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو كرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیكی دیگر از امام پرسید:
برای چه به اینجا آمده ای؟
🌺حضرت در جواب فرمود:
"مردم كوفه مرا دعوت كرده اند و پیمان بسته اند، بسوی كوفه میروم و اگر خوش ندارید بازمیگردم...
♨️عمر سعد فرمودهء امام را به ابن زیاد نوشت. ابن زیاد بعد از خواندن نامه گفت:
اکنون که چنگال ما به او
(حسین علیه السلام) بند شده، امید نجات دارد و هنگام خلاصی نیست!
🛑سپس به عمربن سعد نوشت:
به حسین پیشنهاد کن خودش و تمام یارانش با یزید بیعت کنند تا در مورد آنها تصمیم گیری کنیم..!
✍ منابع:
📗ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص84.
📘مستدرك الوسایل، ج14، ص61؛
📚مجمع البحرین، ج5، ص461.
📒تاریخ طبری، ج5، ص410.
📓در کربلا چه گذشت،
@rooshanfekr