مراقبه، رهایی از ذهن : هر روز در بيست و چهار ساعت شبانه روز به فكر كردن مشغوليم. اين حالت بسيار ناسالم است. ذهن انواع و اقسام آرزوها و روياها را توليد مي كند و ما پشت ابرهاي اين آرزوها و افكار محصور مي مانيم. هيچ مانع ديگري بين ما و حقيقت وجود ندارد مگر اين زنجير به هم پيوسته افكار. بايد از اين زنجيرها رها شد و مي توان از آن رها شد، زيرا اين حالت طبيعي نيست. كاملا ناسالم و غير طبيعيست. به ما آموخته اند كه اينگونه باشيم. دانشكده ها، مدرسه ها و دانشگاهها به ما مي آموزند چگونه فكر كنيم. به ما مي آموزند چگونه ذهن را فعال كنيم اما هيچكس به ما نمي آموزد چگونه ذهن را از كار بيندازيم. در زمان نياز، ذهن به دردخور است- از آن استفاده كن. اما در زماني كه به آن نياز نداري، آنرا از كار بينداز و در سكوتي ژرف فرو برو، زيرا تنها در آن فضاي سكوت است كه خدا به ديدارت مي آيد و تنها در ان سكوت است كه از شكوه عظيم هستي آگاه مي شوي. زندگي ناگهان چنان پرمعنا و مفهوم مي شود كه نمي تواني تصورش را بكني. هرلحظه اش چنان گرانقدر مي شود كه نمي تواني از عهده شكرش برآيي. @rooshanfekr