emamkazem[1].wav
3.34M
☝️☝️♦️♦️روضه امام کاظم علیه السلام با نوای حاج مهدی سلحشور♦️♦️ دوست دارم تا به خاك دوست بگذارم سرم را جان به كف گیرم نبینم غیر روی دلبرم را دوست دارم در سیه چال بلا تنهای تنها آنچنان گریم كه از خون پر كنم چشم ترم را عجیبه،حضرت موسی بن جعفر اولین زندانی كه رفتند تو بصره بود،آقا وقتی وارد زندان شد،دستاش رو بلند كرد،گفت:خدارو صد هزار مرتبه شكر،من و یه جایی انداختی من و تو باشیم،خلوت كنیم با تو حرف بزنم،مگه غیر از اینه عاشق دنبال یه خلوت می گرده با معشوق خودش خلوت كنه،اما همین آقا توی این زندان آخریه،توی زندان سندی بن شاهك ملعون،دعا می كرد می گفت:خلصنی یا رب،زندان نبوده،سیاه چال بوده،آقا نه روز رو متوجه میشد نه شب رو متوجه میشد،نه نور خورشید رو میدید،ناله داری برا امام زمان بزنی ،ناله داری برا امام رضا بزنی یا نه؟ روزها روزه بود ولی موقع غروب جز تازیانه غذای دگر نداشت مقدمه چینی همه برا این یه جمله گفت:  دوست دارم زندان بان زند سیلی به رویم در نظر آرم رخ نیلی زهرا مادرم را دوست دارم من كه گرد خود پرستاری ندارم این دم آخر ببینم اشك چشم دخترم را اما خدا رو شكر،دخترش نبود،جون دادن بابارو ندید،خیلی سخته دختر جون دادن باباش رو ببینه ،اونم بدنی كه پاره پاره باشه،الحمدلله بدن موسی بن جعفر سالم بود،الحمدلله،می خوام یه جمله روضه بخونم از امام رضا مدد بخواهید به شما صبر نده،راحت ناله بزنید و گریه كنید،آقای شما رو دارم میگم،مولاتون رو دارم میگم،كنار حرم پیغمبر.....