گرچه بار گنهم بُرده به تبعید مرا
باز با روی سیه یار پسندید مرا
چرخ ها را زده ام آمده ام خانه ی تو
خودمانیم کسی جز تو نفهمید مرا
بس که از بوی بد معصیتم بیزارند
یکی از لطف خود احوال، نپرسید مرا
ساده آن است که بر سینه زدن سنگ علی
تا به سنگ محک یار بسنجید مرا
حتم دارم که خدا محض گُل روی حسین
می برد کرببلا تا به شب عید مرا
هر حسینی که به روی لب من می آید
از دل عرش کُند فاطمه تمجید مرا
درپناه خدا دوستان
@rooyannews