امان از غربت پیغمبر و آل پیمبر که دارد سایه روی خاک شان بال کبوتر . تو هستی ای کبوتر عاشقان را حامل راز سلام آورده‌ای از غربت و پاسخ ببر باز . بیا بنشین کبوتر میهمان آب و دانی سلام ما غریبان را به عالم می رسانی . پیمبر خسته توی کوچه ها تنها قدم زد خدا تقدیر او را آشنایی ها رقم زد . بیا بابای زهرا... شهر شد نامهربانی به اشک فاطمه کو آشنای همزبانی . به فرزندان پیغمبر خدا رحمی نماید به شام تیره نور یاری مهدی بیاید . بیا راهی شویم ای همسفر تا آسمانی که آنجا سایه دارد پرتو حق، جاودانی جدیدترین تحلیل‌ها در این نشانی @mnrahi 🇮🇷