روایت دزدها
سینمای ضدایرانی وقایع و تاریخ ما را چگونه تصویر میکند؟
🔻اگر چند سال قبل اندیشکده آمریکایی «رند» جمله «در جنگهای فردا برنده کسی نیست که بمب دارد بلکه کسی پیروز است که بهترین روایت را دارد» را در کتاب «جنگهای شبکهای» نوشت اما براساس اسناد و کتبی که وجود دارند قدمت پدیده روایت همسن حضور انسان در جهان است و بهراحتی میتوان گفت که سراسر تاریخ بشر را در برمیگیرد و همسایه دیواربهدیوار همان «یکی بود یکی نبود» است.
🔻از یک جایی به بعد روایت، دیگر سرگرمی نبود اما همچنان ابزاری بود برای به خواب بردن؛ به خواب بردن واقعیت و حقیقت. حکومتها و فرهنگها سعی کردند از روایت برای مبارزه استفاده کنند.
🔻بدون تعارف باید بگوییم ما از اهمیت روایت غافل بودیم و هستیم و آنقدر دوریم که نمیتوانیم واقعیات ملموس و عینی خود را درست و دقیق و جذاب به تصویر بکشیم و نمونههایش همانهایی هستند که در صحبتهای روز گذشته رهبر انقلاب شنیدیم.
🔻این خلأ، میدان را به دیگران داد تا با روایتهای جانبدارانه، مخدوش و حتی جعلی وارد شوند. دشمنان خارجی یا داخلی، افسار میدان روایت را به دست گرفتند و آش را آنقدر شور کردند که حتی در وقایعی که اصلا نبودند و کمترین شناختی هم از آن نداشتند به یک مرجع روایی تبدیل شدند.
🔻ما در داخل تبدیل به کنشگرانی شدیم که صرفا میتوانستند داد بزنند «اینها که ساختهاید، واقعیت ندارد» و البته که این صداها به اندازه نعره روایت نبود و اصلا شنیده نمیشد. ما با وجود سابقه دیرین روایت در تاریخ ادبیاتمان، فراموش کرده بودیم تاثیرات روایت را و حالا گروهی پیدا شده بودند که فهمیده بودند تاثیر روایت از بمبها هم بیشتر است.
🔻ما در یکی دو دهه اخیر روایت را همپای قصه و داستان گرفتیم و در بهترین حالت برایش جایگاه سرگرمکننده درنظر گرفتیم.
🔻به مقاطع تاریخی مهم کشورمان به چشم «مناسبت» نگاه کردیم و تکلیف کارهای مناسبتی هم که معلوم است؛ کمترین بودجه با سریعترین زمان ساخت و حتی بدون پیشتولید.
🔻داستان روایت در سالهای اخیر کشور ما یا گرفتار تنبلها و غافلان بوده یا پروژهبگیرانی که هیچ شناختی از اهمیت روایت نداشتند و در بهترین حالت برای گذران زندگی و پرکردن رزومهشان به ساخت این آثار تن دادند.
🔻پرستاران و وقایع دو سال اخیر کرونایی میتواند بهانه و شروع خوبی باشد برای ساختن روایتهای جدی با آدمهای دغدغهمند.
🌓 روشنا
🆔
@roshana_farhangi_ag