⭕️ «قهرمان» اصغر فرهادی چه میگوید؟
🔻 بهنظر میرسد فرهادی در آستانه 50 سالگی و در فیلم جدیدش یعنی «قهرمان» از منظر تازه و با زبانی صریح و بیپروا داستان و آدمهای قصهاش را کنار هم چیده است. او که درطول دوره فیلمسازیاش با رندی تلاش میکرد قضاوت نسبت به آدمهای قصهاش را پنهان کند، حالا دیگر دلش بهحال «قهرمان» فیلم قهرمان میسوزد و دوستش دارد و سر آبروی قهرمانش با هیچکدام از اجزا و کاراکترهای فیلمش شوخی ندارد.
🔻 او حتی در جشنواره فیلم کن وقتی در مورد تم قضاوت در فیلمهایش سوال میکنند، میگوید: فکر نمیکردم برداشت مخاطبان از این فیلم پرداختن به موضوع قضاوت باشد. آنقدر این را درباره فیلمهایی که ساختهام، گفتهاند که درباره قضاوت و دروغ است که وقتی باز هم میشنوم، تعجب میکنم. بهنظر من مساله آبروی افراد هم هست و این حتی از دو کلمه دروغ و قضاوت مهمتر است، زیرا آبرو بهمعنای تصویر جمعی دیگران از ماست و این نه در فرهنگ ما که در همهجا مهم است.
🔻 فرهادی برخلاف آنچه اظهار میدارد، همیشه در فیلمهایش قضاوت کرده و میکند اما این بار در قهرمان بالاخره رودربایستی را کنار گذاشته یا بهتر بگوییم به این اعتراف کرده که نمیتوان نسبت به دنیای پیرامون خود، آدمها و اتفاقاتی که رقم میخورند، قضاوتی نداشت.
🔻اینجا خود واقعی فرهادی را دیدیم. احساساتش نسبت به زن و فرزند را دیدیم. درونمایههای مذهبی شخصیت او را دیدیم که در فضای باج دادن به جو روشنفکری عرفی، تا مدتها مخفی میشد و حتی کممانده بود در حاشیه صوتی فیلم، موسیقی هم نواخته شود؛ اما چه حیف که دوران اوج خلاقیت فرهادی و بداعت سبکی او، در ژست بیاحساسی و بیقضاوتی گذشت و او حالا سراغ عواطفش میآید که به لحاظ فنی، درحال تقلیدهای دستچندم از تکنیکهای لورفته خودش است.
🔻 کسی که سینمای او به نمادی از اخلاقیات لیبرال طبقه متوسط تبدیل شده و اعلاترین نمود این اخلاقیات، همین جمله است که لطفا هیچکس را قضاوت نکنید، وقتی پس از حداقل 25 سال کار حرفهای، نهایتا فیلمی میسازد که شخصیت خودش را وارد جهان آن کرده، نمیتواند در مقابل قضاوت کردن دیگران خویشتنداری کند و کسانی را که علیه او داد سخن میراندند یا او را با عنوان همکار تلخمزاج خطاب میکردند با کریهترین چهره نمایش ندهد؛ حسود و کینهای و بدبین. حلول درونیات کارگردان در اثرش حتی تا آنجا پیش میرود که ماجرایی را در شیراز دهه ۹۰ شمسی روایت میکند اما تمام فضاها به خمینیشهر دهه ۶۰ شبیهاند و خبری از مظاهر مدرن کلانشهری مثل شیراز امروز در هیچکدام از نماها نیست (هرچند این نوع نمایش از شیراز امروز را میتوان به پسند جشنوارههای خارجی از تصویر ایران هم ربط داد.) قهرمانی که فرهادی در این فیلم نشان میدهد، نه شبیه همت و باکری و زینالدین یا همتایان تاریخیتر آنهاست و نه به مشاهیر هشتگی امروز در فضای مجازی میماند.
🔻 قهرمان را اگر از لحاظ کیفیت فنی با سینمای خود فرهادی مقایسه کنیم، احتمالا چیزی در ردیف سایر آثار او بعد از «جدایی نادر از سیمین» به نظر بیاید. تکنیکهای فرهادی در روایتگری کاملا لو رفتهاند و کارهای آوانگاردی مثل استفاده نکردن از موسیقی یا باز گذاشتن پایان قصه، دیگر مثل ۱۰ یا ۲۰ سال پیش بدیع و تازه نیستند.
🔻 قهرمان از لحاظ بازتاب دادن جهانبینی اصغر فرهادی فیلم خاصی است که حتی میتواند یک نقطهعطف در کارنامه سازندهاش بهحساب بیاید اما از لحاظ کیفیت فنی، یک در جا زدن خستهکننده بود. شاید تنها برنده این فیلم به لحاظ فنی و تکنیکی، امیر جدیدی باشد که توانست نشان بدهد غیر از قیافه و استایل مناسب، چیزهای دیگری هم بهعنوان یک بازیگر دارد.
🔻 آخرین فیلم اصغر فرهادی از روزی که خبر تولیدش مخابره شد تا زمانی که در ایران روی پردهها رفت، بارها جنجال آفرید؛ البته نه از آن نوع جنجالهایی که خود خالق اثر بپسندد و برای دیدهشدن فیلمش مفید باشند. قهرمان بارها توانست خوراک خبری رسانهها را در این مدت فراهم کند که از این میان تا بهحال چهار رویداد بیشتر جلبتوجه کردهاند.
🔻 رویداد اول مربوط به مالکیت این فیلم میشود که متعلق به کدام کشور است. رویداد دوم هم باز به مالکیت فیلم مربوط است اما مالکیت معنوی ایده آن و ادعایی که درخصوص سرقت ادبی فیلمنامه این اثر از روی یک مستند مطرح است. مورد سوم به جنجالهای خارج از ماجرای خود فیلم و سعی در حاشیهتراشیهای سیاسی برای آن توسط رسانههای ضدایرانی برمیگردد و مورد چهارم که بیارتباط با جریان قبلی نیست، به حضور این فیلم در مراسم اسکار مربوط است.
🌓 روشنا
🆔
https://eitaa.com/roshana_ir
🆔
https://rubika.ir/roshana_ir